چهرة صاف بلا زلف سیه فام بلا
کی کند عیش کسی، صبح بلا، شام بلا
گهی آشفتة خطّم، گهی آزردة خال
به چه دل شاد کنم، دانه بلا دام بلا
خواهدم کشت نهان عشوة شوخی که منش
گر نگویم که ستم ور، ببرم نام بلا
نگهش عربده و غمزه فسون، عشوه فریب
جلوه آشوب و روش آفت و اندام بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.