هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد محبوب خود میافتد و از زیباییهای او مانند لب، دندان، زلف، چشم و رخسار سخن میگوید. او همچنین از دل و دین و آرامش و صبر خود که تحت تأثیر این عشق قرار گرفتهاند، سخن میگوید و احساس میکند که این عشق او را در گردابی عمیق و گیجکننده گرفتار کرده است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد محبوب خود میافتد و از زیباییهای او مانند لب، دندان، زلف، چشم و رخسار سخن میگوید. او همچنین از دل و دین و آرامش و صبر خود که تحت تأثیر این عشق قرار گرفتهاند، سخن میگوید و احساس میکند که این عشق او را در گردابی عمیق و گیجکننده گرفتار کرده است.
هوش مصنوعی: گاهی که به یادم میآید صحبت کردن دربارهی معشوق با لبها، دندانها، موها، چشمها و چهرهاش.
هوش مصنوعی: دل و ایمان و آرامش و صبر فایز در دام طلسمی گرفتار شدهاند که او را در چهار سو گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من این جا دیر ماندم، خوار گشتم
عزیز از ماندن دایم شود خوار
چو آب اندر شَمَر بسیار ماند
زُهومت گیرد از آرام بسیار
منقش عالمی فردوس کردار
نه فرخار و همه پر نقش فرخار
هواش از طلعت ماهان پر از نور
زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار
بتانی اندر و کز خط خوبان
[...]
مرا با عاشقی خوش بود هموار
کنون خوشتر، که در خور یافتم یار
کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد
مه دو هفته من سر ز کهسار
کنون خوشتر، که با او بوده ام دی
[...]
نبینی بر درخت این جهان بار
مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار
درخت این جهان را سوی دانا
خردمند است بار و بیخرد خار
نهان اندر بدان نیکان چنانند
[...]
چه باشد گر خوری صد سال تیمار
چو بینی دوست را یک بار دیدار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.