گنجور

 
فلکی شروانی

چون دست نمی رسد به سودای امید

در دامن غم کشیده به پای امید

در عشق نماند عقل را جای امید

تا آخر اگر چنین بود وای امید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode