عشق آسمان است و روح زمین؛ یعنی عشق فاعل است و روح قابل. بدین نسبت میان ایشان ارتباطی است معنوی، او این را درمیکشد و این او را برمیکشد تا معنی رابطهی او درکشنده است و این برکشنده. و آنچه عاشق به معشوق مایل است و معشوق به عاشق ناظر است ازین جهت است و این از فهم اهل علم دورست و از نظر بصیرت ایشان مستور است. زیرا که علم نقیب بارگاه است، در درگاه، ترتیبِ خیل و حشم و وجود و عدم نگاه دارد و اما بر ادراکِ اسرار پادشاه کاری ندارد. و خاصیّت عشق هم اینجا از تأثیر فرومانَد زیرا که تأثیر خاصیت او آن بوَد که قابل را مستعد قبول فعل فاعل کند چون کرد فاعل بر کارست و قابل در دیدارست وَذلِکَ سِرُّ عَجیبٌ.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.