گنجور

 
عین‌القضات همدانی

آنکه محب قصد خواب کند از آن جهت بود که وقتی در خواب خیال او دیده باشد در آرزوی آن پیوسته سر ببالین انتظار باز نهاده باشد و چشم از کُرب و محنت بر هم نهاده باشد که بدان دولت باز رسد لا اِله الاّ اللّه شاه شجاع کرمانی قَدّسَ اللّهُ رَوُحَهُ چهل سال بخفت چون ناگاهی در خواب شد جمال ذوالجلال در خواب دید از غایت عشق گفت بار خدایا من این عزت را در بیداری می‌طلبیدم در خواب یافتم خطاب آمد که یا شاه این عزت ثمرۀ آن بیداریهاست بعد از آن شاه قَدّسَ اللّهُ رَوُحَهُ همیشه جامه در سر کشیدی بعد از گذاردن فرض و سنت سر بر بالین انتظار باز نهادی و میگفتی:

رَاَیْتُ سرّورقَلبی فی مَنامی

فَاحْببتُ التنعُسَ وَالمَناما

در خواب خیال تو مرا یاد کند

آید بر من دل مرا شاد کند

دل پندارد که من ترا یافته‌ام

بیدار شود هزار فریاد کند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode