از در یار گذر نتوان کرد
رخ سوی یار دگر نتوان کرد
ناگذشته ز سر هر دو جهان
بر سر کوش گذر نتوان کرد
زان چنان رخ، که تمنای دل است
صبر ازین بیش مگر نتوان کرد
با چنین دیده، که پرخوناب است
به چنان روی نظر نتوان کرد
چون حدیث لب شیرینش رود
یاد حلوا و شکر نتوان کرد
سخن زلف مشوش بگذار
دل ازین شیفتهتر نتوان کرد
قصهٔ درد دل خود چه کنم؟
راز خود جمله سمر نتوان کرد
غم او مایهٔ عیش و طرب است
از طرب بیش حذر نتوان کرد
گرچه دل خون شود از تیمارش
غمش از سینه به در نتوان کرد
ابتلایی است درین راه مرا
که از آن هیچ خبر نتوان کرد
گفتم: ای دل، بگذر زین منزل
محنت آباد مقر نتوان کرد
گفت: جایی که عراقی باشد
زود از آنجای سفر نتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان حسرت و عشق ناگفتهای میپردازد که از دسترس او خارج است. او بیان میکند که نمیتواند از یار خود فاصله بگیرد و با دلی پر از درد، هرگز نمیتواند از این عشق و زیبا رویی که دلخواهش است، چشمپوشی کند. در بیان احساساتش به تاثیرات منفی و مثبت عشق اشاره دارد و میگوید غم یار هم لذتبخش است و هم دردآور. در پایان، شاعر به ناگذری از این حال و احساسات میرسد و به این نتیجه میرسد که بعضی از وضعیتها را نمیتوان تغییر داد و باید در همان وضعیت باقی ماند.
هوش مصنوعی: نمیتوان از در محبوب گذشت و به چهرهی محبوب دیگری نگریست.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از سرنوشتش در برابر دو دنیا، که همان زندگی و مرگ است، فرار کند.
هوش مصنوعی: به خاطر چهرهات، که آرزوی دل من است، دیگر نمیتوانم صبر کنم.
هوش مصنوعی: با چنین چشمی که پر از اشک و درد است، نمیتوان به آن صورت زیبا نگاه کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که صحبت از لبهای شیرین او به میان میآید، یاد حلوایی و شکر به ذهن نمیآید.
هوش مصنوعی: اجازه بدهید دربارهی زلفی که نامنظم و درهم است صحبت کنیم، اما دل را بیشتر از این اسیر عشق نتوان کرد.
هوش مصنوعی: حکایت دلخوشیها و غمهایم را چگونه بیان کنم؟ نمیتوانم تمام رازی که دارم، به زبان بیاورم و در میان مردم بگذارم.
هوش مصنوعی: اندوه او سبب شادی و نشاط من است و نمیتوان از این شادی بیش از حد صرف نظر کرد.
هوش مصنوعی: هرچند دل از نگرانیهای او به شدت آزار میبیند، اما نمیتواند غم او را از دل بیرون کند.
هوش مصنوعی: در این مسیر مشکلی برای من پیش آمده است که هیچکس نمیتواند دربارهاش اطلاعاتی بدهد.
هوش مصنوعی: به دل گفتم که از این جای پر از درد و رنج عبور کن؛ اینجا جایی نیست که بتوان به آرامش رسید.
هوش مصنوعی: او گفت: جایی که عراقیها باشند، به راحتی نمیتوان از آنجا سفر کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.