گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

هر کو ز در عمر درآید برود

چیزیش به جز غم نگشاید برود

از سر سخن کسی نشانی ندهد

ژاژی دو سه هر کسی بخاید برود

ابن یمین

در حال که جانان برم آید برود

و اندر پی آن رخ نماید برود

زان گریه کنم چو ابر کانماه چو برق

حالی که نقاب وا گشاید برود

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه