گنجور

 
 
 
منوچهری

هر طوطیکی سبز قبایی دارد

هر طاووسی دراز پایی دارد

هر فاخته‌ای ساخته نایی دارد

هربلبلکی زیر و ستایی دارد

همام تبریزی

معشوق من امشبی وفایی دارد

کارم ز وصال او نوایی دارد

ای صبح دمی نفس مزن بهر خدا

کآیینه طبع من صفایی دارد

ابن یمین

هر دل که هوای آشنائی دارد

همچون رخ فرخش صفائی دارد

سودای من از طره مشکین ویست

کو ته چکنم دراز نائی دارد

عبید زاکانی

دل با رخ دلبری صفائی دارد

کو هر نفسی میل به جائی دارد

شرح شب هجران و پریشانی ما

چون زلف بتان دراز نائی دارد

جهان ملک خاتون

مرغ دل سرگشته هوایی دارد

امشب هوس هوای جایی دارد

گفتم که مرو بر سر کویش ای دل

چون شاه فراغت از گدایی دارد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه