ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۳ هرگز فلکم زیاد می نگذارد هر دم بغمی تازه ترم بسپارد نزد فلک ستمگرم عیبی نیست جز آنکه مرا اهل هنر پندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر بیانگر این است که زمان (فلک) همیشه درد و غم جدیدی را به شاعر تحمیل میکند. شاعر به ستمگری زمان اعتراض دارد، اما تنها ایرادی که بر او میگیرد این است که او را هنرمند میداند.
هوش مصنوعی: قدر و تاثیر تقدیر همیشه با من است و هر لحظه چالش و غمی جدید به من هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: در نزد آسمان ستمگر، عیبی وجود ندارد، جز اینکه مرا هنرمند تصور میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون غنچه رهی راز تو در دل دارد
ترسم که غم عشق چنین نگذارد
ور باد شود دیده و باران بارد
چون گل همه اسرار تو بیرون آرد
گردون ز زمین هیچ گلی برنارد
کش نشکند و هم به زمین نسپارد
گر ابر چو آب، خاک را بردارد
تا حشر همه خون عزیزان بارد
صد پرده شبی فلک ز من بردارد
تا روز چو شب زپرده بیرون آرد
از دست شب و روز به شب بگریزد
هر کس که چو روز من شبی بگذارد
گندانی را که گند بدعت دارد
فرابه به سنگلاخ ما می آرد
او را همه وقت پشت پا خاریدی
اکنون به سر من که سرش می خارد
خسرو چو به خرمی قدح بر دارد
وز ابر بیان در معانی بارد
از رحمت او چه کم شود گر گه گاه
این گمشده را به لطف خود یادآرد؟!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.