ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۶ دلبر شب دوش چون ز رخ پرده گشود مه کرد طلوع و نور بر نور فزود ماهش برهی نمود تا حاضر بود چون ماه برفت او برهی ماه نمود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از زیبایی و魅力 دلبرش صحبت میکند که شب گذشته با باز کردن پردهاش، نور و زیبایی بیشتری به دنیا بخشیده است. او به مانند ماهی تابان میدرخشد و زمانی که آن ماه (دلبر) حاظر است، همه چیز زیباتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دوست محبوب شب گذشته هنگامی که پرده را از چهرهاش کنار زد، مانند ماهی که طلوع میکند، نوری تازه و دوچندان را منتشر کرد.
هوش مصنوعی: ماه او را نشان داد و در زمانی که حاضر بود، نورش را پخش کرد. اما وقتی که ماه از آسمان رفت، او هم دیگر نوری از خود نشان نداد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
...
...
بفنود تنم بر درم و آب و زمین
دل بر خرد و علم به دانش بفنود
اول رخ خود به ما نبایست نمود
تا آتش ما جای دگر گردد دود
اکنون که نمودی و ربودی دل ما
ناچار ترا دلبر ما باید بود
ز اول که مرا عشق نگارم بر بود
همسایه به شب زناله من نغنود
کم گشت کنون ناله که عشقم بفزود
آتش چو همه گرفت کم گردد دود
آن دل ، که ببند عشق کس بسته نبود
عشق تو بیامد و ببست و بربود
ای ماه ز رشک روی تو ناخشنود
در حال دل بنده چه خواهی فرمود ؟
گر مرگ برآورد ز بدخواه تو دود
زآن دود چنین شاد چرا گشتی زود
چون مرگ ترا نیز بخواهد فرسود
از مرگ کسی چه شادمان باید بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.