احرام بستم از پی عالیجناب شاه
کز کائنات قبله بگزیده منست
گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم
کان توتیای روشنی دیده منست
نوشم شراب تربیت از جام لطف او
کان اصل شادی دل غمدیده منست
دربان مرا ز مقصد امید باز داشت
این نیز هم ز طالع شوریده منست
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
احرام بستم از پی عالیجناب شاه
کز کائنات قبله بگزیده منست
گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم
کان توتیای روشنی دیده منست
نوشم شراب تربیت از جام لطف او
کان اصل شادی دل غمدیده منست
دربان مرا ز مقصد امید باز داشت
این نیز هم ز طالع شوریده منست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ارادت و عشق خود به شاه سخن میگوید. او احرام بسته و قصد زیارت درگاه او را دارد، چرا که این درگاه را قبله خود میداند. شاعر اظهار میکند که خاک آن درگاه را گرانبها میداند و شراب تربیت او را مایه شادی دل غمدیدهاش میداند. اما در نهایت، دربان مانعی بر سر راه او میگذارد که این را نیز نتیجه تقدیر و سرنوشت میداند.
هوش مصنوعی: من برای برقراری ارتباط با مقام بلندمرتبه شاه، که از میان تمام موجودات به عنوان قبلهام انتخاب شده است، خود را آماده کردهام.
هوش مصنوعی: گفتم که خاک پای او را به چشمانم میکشم چونکه آن، شبیه روشنایی چشم من است.
هوش مصنوعی: من از جام لطف او شراب تربیت مینوشم، زیرا این شادی اصلی برای دل غمگین من است.
هوش مصنوعی: دربان من مانع رسیدن به هدفم شد و این هم از مقدر شوم من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.