گنجور

 
ابن یمین

یا رب چه موجبست که روزی نگفت شاه

کابن یمین بیدل شیدا چه میخورد

چون هر چه داشت رفت بتاراج حادثات

اکنون بغیر حسرت و سرما چه میخورد

باشد ملازم در ما همچو آستان

جز خاک این جناب معلا چه میخورد

دانم که نوکری دو سه و اسبکیش هست

ور نیز نیست اینهمه تنها چه میخورد

چون خود نداشت ثروت و از هیچکس نیافت

دانم که بینوا بود اما چه میخورد