خداوندا ز هر احسان که با ما
نمودی در ضیافتخانه جود
یکی را از هزار ار شکر گوید
نیارد گفت هر کس هست موجود
بحق آن کرم کاول نمودی
که گردان آخر هر کار محمود
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
خداوندا ز هر احسان که با ما
نمودی در ضیافتخانه جود
یکی را از هزار ار شکر گوید
نیارد گفت هر کس هست موجود
بحق آن کرم کاول نمودی
که گردان آخر هر کار محمود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیارم بر کسی این راز بگشود
مرا از خال هندوی تو بفنود
به وصفش هم نشاید گفت کی بود
کجا هستیش را مدت نپیمود
چو صاحب طالع خویش است مسعود
ملک مسعود ابراهیم مسعود
به عدل و فضل و جود و حشمت و جاه
رسانید است عالم را به مقصود
جهانی داندش دانا نه فانی
[...]
وزیر شاه سعد الملک مسعود
چو سعد آباد کرد از روی محمود
که سعدین فلک مسعود گشتند
ز سعدالملک سعد آباد مسعود
ملک مسعود را گوئی عطا داد
[...]
و گر گردی ز مشتی خاک خشنود
تورا نبود زیان ما را بود سود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.