گنجور

 
ابن یمین

حکیم ملت و دین را زمن پیام برید

که دوستان حق صحبت نگاه داشته اند

ز بی عنایتی تو شکایتی است مرا

که بر ضمیرم از آن فکرها گماشته اند

بمن رسید ز گفت رضی دین سخنی

که رایتش ز علو بر فلک فراشته اند

کنون بصورت تضمین ادا کنم سخنش

که عاقلان رقمش بر روان نگاشته اند

تو نیز کشته خود بدروی که در حق من

دروده اند بزرگان هر آنچه کاشته اند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode