حکیم ملت و دین را زمن پیام برید
که دوستان حق صحبت نگاه داشته اند
ز بی عنایتی تو شکایتی است مرا
که بر ضمیرم از آن فکرها گماشته اند
بمن رسید ز گفت رضی دین سخنی
که رایتش ز علو بر فلک فراشته اند
کنون بصورت تضمین ادا کنم سخنش
که عاقلان رقمش بر روان نگاشته اند
تو نیز کشته خود بدروی که در حق من
دروده اند بزرگان هر آنچه کاشته اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حکیم ملت و دین پیامی دریافت کرده و از بیتوجهیها شکایت میکند. او اشاره میکند که دوستان حق، در تلاشند تا در مورد او درستی را حفظ کنند. همچنین از سخنی از رضی دین یاد میکند که به او رسیده و بر این باور است که اندیشههای عاقلان را بر جا گذاشتهاند. شاعر در نهایت میگوید که دیگران نیز به او و نیکیهایش توجه کرده و آنچه را که بزرگان در حق او انجام دادهاند، به یاد دارند.
هوش مصنوعی: حکیم به من پیام داده است که دوستان حق، همواره در گفتگو و صحبت به حقایق پایبند هستند.
هوش مصنوعی: از بیتوجهی تو، من گلهمندم که افکار ناراحتکنندهای در ذهنم نشستهاند.
هوش مصنوعی: به من خبری از دین رسید که پرچمش در بلندی آسمان به اهتزاز درآمده است.
هوش مصنوعی: اکنون میخواهم به گونهای مطمئن و واضح سخن او را بیان کنم، زیرا خردمندان آن را بر دلهای مردم نوشتهاند.
هوش مصنوعی: تو هم مثل من قربانی کسی هستی که بزرگان در حق من آن را گفتهاند؛ هر چه که کاشتهاند، حالا برداشت میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.