غزل شمارهٔ ۳۳
دلا بپرس که آن روشنی دیده کجاست
بهارخرم و آن سرو سر کشیده کجاست؟
برو به باغ طراوت ز باغبان و بپرس
که از درخت تو ان میوه رسیده کجاست؟
دلم رمیده شد از دست دوستان عزیز
خبر دهید مرا کان دل رمیده کجاست ؟
کمد زلف تو دی با غزال چشم تو گفت
که آن فریفته آهوی دام دیده کجاست؟
کمد ابروی شوخت به بازوی من نیست
کسی که بازوی او آن کمان کشیده کجاست؟
نیافت چاشنیی از لب تو ابن حسام
کسی که شربت آن لب بود چشیده کجاست؟
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: منابع ابنحسام | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
علی حسینیون نوشته:
در مصرع ۷ و ۹ بنظر میرسد کمد میبایستی کمند باشد
👆☹
علی حسینیون نوشته:
در مصرع ۷ و ۹ کمد بنظر میرسد که می بایستی کمند باشد
👆☹
د. ق. مصلح بدخشانی نوشته:
دلا بپرس که آن روشنیی دیده کجاست
بهار خرم و آن سرو سر کشیده کجاست؟
برو به باغ طراوت و ز باغبان بپرس!
که از درخت تو آن میوه رسیده کجاست؟
دل من رمید و شد از دست، دوستان عزیز!
خبر دهید مرا کان دل رمیده کجاست؟
کمند زلف تو دی با غزال چشم تو گفت
که آن فریفته آهوی دام ندیده کجاست؟
کمان ابروی شوخت به بازوی من نیست
کسی که بازوی او آن کمان کشیده کجاست؟
👆☹