هنگام وصال دلبر آمد
کارم به مراد دل برآمد
رفت اخترم از وبال بیرون
خورشید سعادتم برآمد
شاخ طربم که بود بیبر
از دولت وصل در بر آمد
بختم به طریق رهنمایی
در وادی عشق رهبر آمد
بشکفت دلم چو گل ز شادی
چون مژدۀ آن سمنبر آمد
زین مژده چو باد صبح دمزد
گیتی ز دمش معنبر آمد
حقا که پیام وصلت ای جان
با جان و جهان برابر آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی شادی و سرور ناشی از وصال معشوق است. شاعر احساس میکند که با رسیدن به محبوب، تمام مشکلاتش حل شده و خوشبختی به زندگیاش بازگشته است. او از این پس به عشق و زیباییها میپردازد و دلش مانند گلی شکوفا میشود. در ادامه، شاعر به تاثیر مثبت این عشق بر زندگیاش اشاره کرده و آن را برابر با جان و جهان میداند.
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب به من نزدیک شد، تمامی آرزوهایم به fruition رسید و دلخواستههایم برآورده شد.
هوش مصنوعی: ستارهام از تاریکی و مشکلات خارج شد و اکنون نور خوشبختیام نمایان شده است.
هوش مصنوعی: من همچون شاخهای شاداب و سرمست از لذت عشق هستم، اما در عین حال بیثمر و بدون نعمت وصال محبوب، خود را در آغوش میبینم.
هوش مصنوعی: سرنوشت من به نحوی هدایت شد که در مسیر عشق، راهنما و راهبری به سراغم آمد.
هوش مصنوعی: دل من مانند گلی که از شادی شکفته باشد، خوشحال و سرشار از شادی شد، زمانی که خبر آمدن آن سمن (عطر خوش) به گوشم رسید.
هوش مصنوعی: به محض اینکه این خبر خوش مانند صبح زود وزید، جهان از دم fresh او پر از معنا و زیبایی شد.
هوش مصنوعی: واقعاً که پیام نزدیکی و پیوند تو، ای جان، با جان و عالم همتراز شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.