گر شور مستیام کند اندیشه گردباد
درگردش قدح شکند شیشه گردباد
از رشک وحشتی که گرفتهست دامنم
ترسم به پای خوبش زند تیشه گردباد
شور جهان ترانهٔ دود دماغ کیست
صد دشت و در تنیده به یک ربشه گردباد
جولان شوق باک ندارد ز خار و خس
مشکل ز پیش پا کند اندیشه گردباد
نخل جنون علم کش باغ و بهار نیست
سر برنمیکشد مگر از بیشه گردباد
هرجا نشان دهند ز سرگشتگان عشق
پیچد به من ز غیرت هم پیشه گردباد
بیدل در این حدیقه نشد جز من آشکار
سرگشتگی نهال وگل ریشه گردباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.