نبری گمان فسردگی به غبار بیسروپاییام
که به چرخ میفکند نفس چو سحر زمین هواییام
ز تعلقم ندهی نشان که گذشتهام من از این و آن
به خیال سلسلهٔ جهان گرهی نخورده رساییام
به دماغ موج گهر زدم ز جنون نشئهٔ عاجزی
نکشید گرد هوس سری که نکوفت آبله پاییام
ز خیال تا مژه بستهام قدح بهانه شکستهام
خوشت آنکه سیر پری کنی ز طلسم شیشه نماییام
هوسم زنالهٔ بیاثر به چه مدعا شکند نظر
نهد استخوان مه نو مگر به نشان تیر هواییام
نه نشیمنی که کنم مکان نه پری که بر پرم از میان
نکنی به عشوهٔ امتحان ستم آشیان رهاییام
به کجاست رفتن و آمدن که به غربتم کشد از وطن
ز فسون صنعت وهم و ظن هوس آزمای جداییام
به جهان جلوه رسیدهام ز هزار پرده دمیدهام
ثمر نهال حقیقتم چمن بهار خداییام
سر کعبه گرم فسون من دل دیر و جوشش خون من
مگذر ز سیر جنون من که قیامت همه جاییام
به نگاه حیرت کاملم به خیال عقدهٔ مشکلم
ز جهان فطرت بیدلم نه زمینیام نه سماییام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات درونی خود و به نقد دنیا و تعلقات مادی میپردازد. او از غبار ناامیدی و بیهدفی سخن میگوید و نشان میدهد که از قید و بندهای دنیا رهایی یافته است. او تلاش میکند تا به خودآگاهی و حقیقت وجودیاش دست یابد و آسایش و خوشبختی را در پیوند با معنویات میجوید. در عین حال، بیانگر حس غربت و دوری از وطن و همچنین تلاش برای رسیدن به حقیقت و عبور از جهل و وهم است. شاعر در انتها به بیزمانی و بیمکانی خود اشاره میکند و خود را خارج از هر دو جهان مادی و معنوی تصور میکند.
هوش مصنوعی: نگران ننما که به دلیل بیسر و سامانیام غمگین هستم، چون نفس من مانند سحرگاه بر زمین میوزد و به دور چرخ میافتد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من از وابستگیها و تعلقات دنیوی عبور کردهام و خود را به چگونگی زندگی و مسائل آن محدود نکردهام. به این ترتیب، درک من از جهان به گونهای است که به ارتباطات و زنجیرهای آن نمیانجامد و من از هر گونه دست و پاگیری آزاد هستم.
هوش مصنوعی: در اثر سرمستی و دیوانگی، به زیور گرانبها و دلفریب توجه کردم و از شدت نیاز و ضعف، نتوانستم خود را از آرزویی که در سر داشتم، رها سازم. آرزویی که به خاطر آن، حتی کوچکترین مشکلات و دردها را فراموش کردهام.
هوش مصنوعی: از فکر و خیال تا وقتی که چشمهایم را بستهام، بهانهای برای نوشیدنی گرفتهام. خوش به حال تو که به میپرستی مشغول هستی و به راحتی میتوانی در دنیای جادو و زیبایی غرق شوی.
هوش مصنوعی: شوق من به چیز بیفایدهای است که هیچ نتیجهای ندارد. با چه دلیلی میتوانم به آن توجه کنم؟ مگر اینکه با اشاره به نشانهای از تیرهایی که به سمت من پرتاب شدهاند، به یاد ماه نو بیفتم.
هوش مصنوعی: نه برای سکونت جایی دارم و نه پرندهای که مرا از میان خود دور کند، به خاطر زحمت و فتنهای که باعث شده آشیانهام از آزادی خالی شود.
هوش مصنوعی: به کجای این رفت و آمدها بروم که در غربتَت، دوری از وطن به خاطر فریبها و خیالهای بیاساس و آرزوهای خودم میکشد.
هوش مصنوعی: من به این دنیا آمدهام و خود را از هزار پرده پنهانی نمایان کردهام. محصول درخت حقیقت من مانند گلهای بهاری در باغ خدایی میباشد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به عمق عشق و احساسات خود اشاره میکند. او عشق و جذبهاش را همانند جاذبهای قوی و غیرقابل انکار توصیف میکند. قلبش در دل معبد و مقدسترین نقاط دوستی در حال تپش و جوش و خروش است و از دیگران میخواهد که از حال او که به شدت درگیر عشق و جنون است، غافل نشوند. او با تاکید بر اینکه در هر مکان عشقش حضور دارد، نشان میدهد که احساساتش فراتر از زمان و مکان است و به نوعی همه جا را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: نگاه حیرتزدهام در برابر مشکل عمیق و درونیام است. در واقع، به واقعیتهای این جهان تعلق ندارم و نه در زمین هستم و نه در آسمان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.