و روز سهشنبه سلخ جمادی الأخری نامههای وزیر رسید. نبشته بود که «بنده کارها بجدّ پیش گرفته است و عمّال شهرها را که خوانده بود میآیند و مالها ستده میآید. و حاجب بزرگ و لشکرها بهرات رسیدند. بوسهل علی نائب عارض عرض باستقصا میکند پیش بنده و سیم میدهد. چون کار لشکر ساخته شود و روی بمخالفان آرند، بنده تدبیر راست پیش ایشان نهد و جهد بندگی بجای آورد. امید دارد بفضل ایزد، عزّ ذکره، که مرادها حاصل شود. و بنده را صواب آن مینماید که خداوند بهرات آید، پس از آنکه نوروز بگذرد و تابستان اینجا مقام کند که کارها ساخته است، بحدیث علف و جز آن هیچ دل مشغولی نباشد، تا بنده بمرو رود و حاجب بزرگ با لشکری روی بمخالفان نهد و از همه جوانب قوی دل باشد و این فتنه را بنشانده آید و کار ری و جبال نیز که بپیچیده است راست شود و خداوند فارغ دل گردد.»
امیر جواب فرمود که «خواجه خلیفه ماست بخراسان، و مرو و دیگر شهرها همه پر لشکر است؛ بحاضری ما بهرات چه حاجت است؟ ما سوی غزنین خواهیم رفت که صواب این است. و پسران علی تگین بر راه راست آمدند، بجانب بلخ و تخارستان هیچ دل مشغولی نیست. و فرزند عزیز مودود و سپاه سالار علی آنجااند، اگر بزیادت لشکر حاجت آید، از ایشان بباید خواست.» این جوابها برین جمله برفت.
و از بونصر شنیدم که گفت «تدبیر راست این است که این وزیر بکرد، امّا امیر نمیشنود، و ناچار بغزنین خواهد رفت که آرزوی غزنین خاسته است. و غزنین از وی نمیستانند، سبحان اللّه! او را بهرات یا بمرو یا بنشابور میباید رفت و یک دو سال بخراسان نشست تا مگر این فتنه بزرگ بنشیند. و بچند دفعت بامیر آنچه وزیر سوی من نبشت، و بی حشمتتر هم نبشته بود، نیز عرضه کردم، هیچ سود نداشت. و ایزد را، سبحانه و تعالی خواستهاست که بندگان بسر آن نتوانند شد .»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.