گنجور

 
سلطان باهو

از خدا خواه هر چه خواهی یار

زانکه او جمله را برآرد کار

کیست کو غیر او که داند سوز

بخدا گو که عالم الاسرار

واحد لایزال حق موجود

کل شی ء هلاک خواهی یار

عارفان گفته اند در ره عشق

صبر باید ترا دگر بگزار

بگذر ای یار زین مقام فنا

روی خود را تو در بقای بیار