گنجور

 
شیخ بهایی

آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت

و ز دیدهٔ خون گرفته، بیرون شد و رفت

روزی، به هوای عشق، سیری می‌کرد

لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode