شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲

آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت

و ز دیدهٔ خون گرفته، بیرون شد و رفت

روزی، به هوای عشق، سیری می‌کرد

لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت