گنجور

 
باباافضل کاشانی

ای آن که شب و روز خدا می طلبی

کوری گرش از خویش جدا می طلبی

حق با تو به صد زبان همی گوید راز:

سر تا قدمت منم، که را می طلبی؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode