سرگشته وار بر تو گمان خطا برم
بی آنکه هیچ راه به چون و چرا برم
از جان و از تنم نتوانم به شرح گفت
کاندر رهت، ز هر دو، چه مایه بلا برم
من رخت بینوایی تن بر کجا نهم؟
من جان زینهاری خود را کجا برم؟
دانم که در دلی و جدا نیست دل ز تو
لیکن به دل چگونه، بگو، ره فرا برم؟
دل نیز گم شدهست و ندانم کنون که من
بی دل به نزد تو نبرم راه، یا برم؟
گویند راه بردی از او، باز ده نشان
آری دهم نشانی از آن، لیک تا برم
در جستنم همیشه؛ که در جستوجوی تو
ره زی بقا اگر نبرم، زی فنا برم
من بی تو نیستم، من و خود را نیابم ایچ
گر بر زمین بدارم، اگر بر هوا برم
مگذار نزد خویشم اگر هیچ زین سپس
من نام ما و من به صواب و خطا برم
ما از کجا و من ز کجا؟ ما و من تویی
بیهوده چند نام من و نام ما برم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی من از فراق تو رنج و بلابرم
تا چند در هوای تو جور و جفا برم
بر من همه بلا ز دل مبتلا رسد
تا کی من این بلا ز دل مبتلا برم
هر شب ز سوز سینه به دوزخ مدد دهم
[...]
بر آسمان رسانم و گر بر هوا برم
مشت غبار خویش ز راهت کجا برم
گر استخوان من بپذیرد سگ درت
بر عرش ناز سایهٔ بال هما برم
شایان دست بوس توام نیست نامهای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.