فقر میدانی چه باشد ای پسر
با تو گویم گر نداری زان خبر
گرچه باشد بینوا در زیر دلق
خویش را منعم نماید پیش خلق
گرسنه باشد ز سیری دم زند
دوستی با دشمنان خود کند
گرچه باشد لاغر و خوار و ضعیف
وقت طاعت کم نباشد از حریف
چون دل پر دارد و دست تهی
مینماید در ترازو فربهی
ای پسر خود را به درویشان سپار
تا نگه دارد ترا پروردگار
با فقیران هر که همدم میشود
در سرای خلد محرم میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.