گنجور

 
عطار

چار چیز از چار دیگر شد تمام

چون شنیدی یاد می‌دار ای غلام

دانش مرد از خرد گیرد کمال

از عمل نیّت همی‌یابد جمال

دینت از پرهیز کامل می‌شود

نعمتت از شکر شامل می‌شود

هست دانش را کمالات از خرد

نیتت را بی عمل کس ننگرد

شکر، نعمت را کمالی می‌دهد

غافلان را گوشمالی می‌دهد

شکر ناکردن زوال نعمتست

بهرهٔ شاکر کمال نعمت است

علم را بی عقل نتوان کاربست

پیش بی‌عقلان نمی‌باید نشست

بی‌ خرد دانش وبال است ای پسر

علم مرغ و عقل بال است ای پسر

هر که علمی دارد و نبود بر آن

از طریق عقل باشد بر کران