بود خوش دیوانهٔ در زیر دلق
گفت هر چیزی که در وی ماند خلق
علتست و من چو هستم دولتی
میرسم از عالم بی علتی
از ره بی علتیم آورده اند
در جنون دولتیم آورده اند
لاجرم کس را به سرّم راه نیست
از جنونم هیچ جان آگاه نیست
هرکه در بی علتی حق فتاد
در خوشی جاودان مطلق فتاد
هرچه دید و هرچه بر وی رفت نیز
خوش شمرد آن جمله چون جان عزیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دیوانگی و حالتهای خاصی است که انسان در آن میتواند به نوعی از آزادگی و بیعلتی برسد. شاعر بیان میکند که این نوع دیوانگی منبعی از خوشبختی و سعادت است و او در این حالت به دولتی میرسد که هیچکس نمیتواند به آن وارد شود. همچنین اشاره دارد که در این حالت، انسان از تمام علل و اسباب آگاهی پیدا نمیکند و به نوعی گمشدهای از خود را پیدا میکند. در نهایت، هر کسی که به این حالت بیعلتی دست یابد، به آرامش و خوشی مطلق دست پیدا خواهد کرد و تمام تجربیاتش را ارزشمند و عزیز میشمارد.
هوش مصنوعی: یک دیوانه خوشحال در زیر لباس خود گفته بود که هر چیزی که در وجودش باقیمانده، بازگو میکند.
هوش مصنوعی: من به وجود خودم ادامه میدهم و از جهانی که بیدلیل است، نعمت و blessings میگیرم.
هوش مصنوعی: ما بدون هیچ دلیلی به اینجا آمدهایم و در دیوانگیمان، از ما برکت و خوشبختی را به ارمغان آوردهاند.
هوش مصنوعی: بدون شک هیچکس نمیتواند به درک عمیق افکار و حالات درونی من دست پیدا کند و از جنون و دیوانگیام هیچ کسی خبر ندارد.
هوش مصنوعی: هر کس که بدون دلیل به حق و حقیقت دست پیدا کند، به خوشی و سعادت همیشگی و مطلق خواهد رسید.
هوش مصنوعی: او هر چیزی را که تجربه کرده و بر او گذشته است، با ارزش و گرانبها میشمارد و آن را مانند جان عزیزش میداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.