عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۸۸ شمع آمد و گفت: اگر بمی باید رفت شک نیست که زودتر بمی بایدرفت چون در بند است پایم و ره در پیش ناکام مرا به سر بمی باید رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شمع میگوید اگر بخواهد بمیرد، باید زودتر برود. او در حال حاضر در بند است و نمیتواند به سوی مقصدش حرکت کند. بنابراین، او احساس میکند که باید برود تا ناامید نشود.
هوش مصنوعی: شمع آمد و گفت: اگر باید بمی، بدون شک باید زودتر این کار را انجام داد.
هوش مصنوعی: پایم به خاطر گرفتاریم محدود است و راه وجود دارد، اما با ناامیدی میدانم که باید به پایان این مسیر برسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.