گنجور

 
 
 
ازرقی هروی

اول قدم آنست که جان در بازی

وز خانه بیک بار بکوی اندازی

چون قوت تسلیم و رضا حاصل شد

آنکه بنشینی و بخود پردازی

عطار

در زلف اگرچه جایگاهی سازی

با این دلِ سرگشته نمیپردازی

با تو سخنِ زلف تو مینتوان گفت

زیرا که ورا از پسِ پشت اندازی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه