شمارهٔ ۱: چندین در بسته بی کلیدست چه سود
شمارهٔ ۲: کس از می معرفت ندادست نشان
شمارهٔ ۳: چون نیست رهی به هیچ سوئی کس را
شمارهٔ ۴: دل سوختگان که نفس میفرسایند
شمارهٔ ۵: آنها که به عشق گوی بردند همه
شمارهٔ ۶: عقلی که کمال در جنون میبیند
شمارهٔ ۷: دل با غمِ عشق پای ناوُرد آخر
شمارهٔ ۸: گاهی ز سلوک عقل چون نسناسیم
شمارهٔ ۹: دستی که برین شاخ برومند رسد
شمارهٔ ۱۰: عاشق تن خود با غم پیوست دهد
شمارهٔ ۱۱: هر دل که ز ذوق آن حقیقت جان یافت
شمارهٔ ۱۲: چون کس نرسد به وصل دلخواه ای دل!
شمارهٔ ۱۳: ای دل ز پی دلیل نتوانی شد
شمارهٔ ۱۴: اندر طلب حضرت جاوید آخر
شمارهٔ ۱۵: دل گم شد و در ره الاهی اِستاد
شمارهٔ ۱۶: نه هیچ کسی به زندگانیش گرفت
شمارهٔ ۱۷: آن ذوق که در شکر چشیدن باشد
شمارهٔ ۱۸: ای مانده به زیرِ پرده! او کی باشی
شمارهٔ ۱۹: چو مهرهٔ مِهر بازی ای سرو سهی
شمارهٔ ۲۰: گر بندِ امیدِ وصلِ او بست ترا
شمارهٔ ۲۱: هم هر ساعت در ره تاریکتری
شمارهٔ ۲۲: گر گنج به تو رسید پنهان میدار
شمارهٔ ۲۳: ذرات جهان در اشتیاقند همه
شمارهٔ ۲۴: ای کاش ترا دیدهٔ دیدن بودی
شمارهٔ ۲۵: تا جان دارم همچو فلک میپویم
شمارهٔ ۲۶: گر بشتابم نه روی بشتافتن است
شمارهٔ ۲۷: دردا که ز بی نشان نشانم نرسید
شمارهٔ ۲۸: نه دل دارم نه جان نه تن چتوان کرد
شمارهٔ ۲۹: تا چند غم این ره پر بیم کشیم
شمارهٔ ۳۰: چون یار نمیکند دمی همدمیم
شمارهٔ ۳۱: من عاشقِ زارِ روی یارم چکنم
شمارهٔ ۳۲: هر جان که فدای روی اونتوان کرد
شمارهٔ ۳۳: دل تحفهٔ دلنواز نتوان آورد
شمارهٔ ۳۴: گنجت باید به رنج خو باید کرد
شمارهٔ ۳۵: دل در طلبش بجان گرفتار آمد
شمارهٔ ۳۶: چون نیست دلم را جز ازو دلجویی
شمارهٔ ۳۷: کو کس که چو بوده گشت نابوده نشد
شمارهٔ ۳۸: ای دل چو حجاب و پرده در کار بسی است
شمارهٔ ۳۹: همچون شمعی چند گدازم چکنم
شمارهٔ ۴۰: درداکه قرار از دل سرمستم رفت
شمارهٔ ۴۱: گفتم: جانا هیچ کسی جانان یافت
شمارهٔ ۴۲: ای دل به امید هم نفس چند روی
شمارهٔ ۴۳: چون وصل نیامد به کسی اولیتر
شمارهٔ ۴۴: این گنبد خاکستری پر اخگر
شمارهٔ ۴۵: ای بس که ز شوق چرخ دوّار بگشت
شمارهٔ ۴۶: هم عقل طلسم جسم و جان باز نیافت
شمارهٔ ۴۷: جانا رخ چون تویی به حس نتوان دید
شمارهٔ ۴۸: چون باد همی نیاید از سوی تو بر
شمارهٔ ۴۹: جان نتواند هیچ سزاوار تو گشت
شمارهٔ ۵۰: آواز به عشق در جهان خواهم داد
شمارهٔ ۵۱: گر در طلبت ز روی تو مانم باز
شمارهٔ ۵۲: هر کو گهر وصل تو در خواهد خواست
شمارهٔ ۵۳: هرگه که من از وصل تو بابی شنوم
شمارهٔ ۵۴: چون وصل تو یک ذرّه نیفتاد به دست
شمارهٔ ۵۵: ای کاش دلم را سر آهی بودی
شمارهٔ ۵۶: این خود چه عجایبست کآمیختهای
شمارهٔ ۵۷: آنها که ز باغ عشق گل میرُفتند
شمارهٔ ۵۸: حاصل ز غم عشق توام بدنامیست
شمارهٔ ۵۹: نادیده ترا شرح سروپات خوش است
شمارهٔ ۶۰: گاهی ببریدی و گهی پیوستی
شمارهٔ ۶۱: من بی دلم و اگر مرا دل بودی
شمارهٔ ۶۲: تا پاک نگردد دل این نفس پرست
شمارهٔ ۶۳: هر دم ز تو درد بیشتر خواهم برد
شمارهٔ ۶۴: در عشق تو با خاک یکی خواهم شد
شمارهٔ ۶۵: جان بوی تو جست ازدل ناشاد و نیافت
شمارهٔ ۶۶: زان روز که حسنت علم عشق افراخت
شمارهٔ ۶۷: چون گل یابم بوی تو زو میبویم
شمارهٔ ۶۸: ای جمله اشارات و رموزم از تو
شمارهٔ ۶۹: هرچند که نیست در رهت دولت یافت
شمارهٔ ۷۰: در عشق تودل هزار جان تاوان داد
شمارهٔ ۷۱: چون نیست ره هجرِ ترا پایان باز
شمارهٔ ۷۲: اول ز همه کار جهان پاک شدم
شمارهٔ ۷۳: مینشناسد کسی زبان من و تو
شمارهٔ ۷۴: یکتا بودم دوتائی افتاد مرا
شمارهٔ ۷۵: چون وصل تو تخم آشنائی انداخت
شمارهٔ ۷۶: هم عمر به بوی تو به آخر بردیم
شمارهٔ ۷۷: تا بی رخ یار محرمم بنشسته
شمارهٔ ۷۸: گه قصد دل ممتحنم میداری