هوش مصنوعی: شعر دربارهی عشق و شاعری است که خود را در حالتی عاشقانه و آشفته میبیند. او در جستجوی آرامش و پرورش روح خود، از دایهای که بتواند او را راهنمایی کند، شکایت میکند. این حالت او به نوعی نشاندهندهی بیقراری و نیاز به محبت و رسیدن به حالتی از کمال است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر دربارهی عشق و شاعری است که خود را در حالتی عاشقانه و آشفته میبیند. او در جستجوی آرامش و پرورش روح خود، از دایهای که بتواند او را راهنمایی کند، شکایت میکند. این حالت او به نوعی نشاندهندهی بیقراری و نیاز به محبت و رسیدن به حالتی از کمال است.
هوش مصنوعی: من انسانی عاشق و بیقرار هستم که در شور و شوق غرق شدهام، اما در عین حال حس میکنم که نه کاملاً واقعیام و نه کاملاً وجود دارم.
هوش مصنوعی: این کودک عجیب است، روح من مانند کودکی که از شیر دایهاش محروم شده، به سختی از تعلقات و وابستگیها جدا نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.