|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دل خود میگوید که به کسی عشق ورزیده که شایستهی محبت او نیست و به او توجهی ندارد. او از عاشق درمانده خواسته است که با عقل فکر کند و دل خود را صرف کارهایی نکند که شایستهی او نیستند.
هوش مصنوعی: ای دل! آیا میدانی که او برای تو مناسب نیست؟ چه زیبا و دلربا است، اما کسی نیست که تو را بخرد و ارزش تو را بداند.
هوش مصنوعی: ای عاشق ناامید! کمی فکر کن و دل را در کاری که به تو مربوط نیست، مشغول نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر پای من از عجز طلبکار تو نیست
تا ظن نبری که دل گرفتار تو نیست
آن نایم که جان خریدار تو نیست
خود دیده ما محرم دیدار تو نیست
دردیدۀ من درآی تا خود بینی
کین دیدۀ من سرای دیدار تو نیست
گر پای من از عجز طلبکار تو نیست
تا ظنّ نبری که دل گرفتار تو نیست
نه زان نایم که جان خریدار تو نیست
خود دیده ما محرم دیدار تو نیست
گل را به چمن گونهٔ رخسار تو نیست
مه را به سخن لعل شکربار تو نیست
خورشید جهان فروز را یک ساعت
در هیچ طریق تاب دیدار تو نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.