ای آنکه ز نفسِ شوم در آکفتی
وز آرزوی روی بتان در تفتی
انگار که هرچه آرزو میکندت
دریافتی و گذاشتی و رفتی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای آنکه ز نفسِ شوم در آکفتی
وز آرزوی روی بتان در تفتی
انگار که هرچه آرزو میکندت
دریافتی و گذاشتی و رفتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه نتیجهٔ چهار و هفتی
وز هفت و چهار دایم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم
باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی
دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل به هر سویی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
ای آنکه نتیجه چهار و هفتی
وز هفت و چهار دایم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم
بازآمدنت نیست چو رفتی رفتی
ای فیض بسی موعظه گفتی گفتی
بس گوهر بینظیر سفتی سفتی
یک خفته ز گفته تو بیدار نشد
احسنت کزین فسانه گفتی خفتی
ای آنکه ز سر خویشتن در تفتی
پیوسته بگردش ز چهار و هفتی
دوری چو بکام نگذرانی گیرم
صد مرتبه آمدی و صد ره رفتی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.