گنجور

 
 
 
عین‌القضات همدانی

ای دل بچه زهره خواستی یاری را

کو چون تو هلاک کرد بسیاری را

دل گفت که باش تا شوم همی یکتایی

این خواستن از بهر چنین کاری را

جمال‌الدین عبدالرزاق

دل بنهادم هر غم و تیماری را

نتوان بگذاشت چونتو دلداری را

ور آرزوی چشم تو خون دل ماست

چون رد کنم آرزوی بیماری را

مولانا

ای دل بچه زهره خواستی یاری را

کو کرد هلاک چون تو بسیاری را

دل گفت که تا شوم همه یکتائی

این خواستم که بهر همین کاری را

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه