شماره ۱: تا هیچ پراکنده توانی بودن
شماره ۲: تا تفرقه میبود به هر سوی از تو
شماره ۳: ای مانده ز خویش در بلایی که مپرس
شماره ۴: نه جان صفت رضای او میگیرد
شماره ۵: چون نیست کسی را سر مویی غم تو
شماره ۶: شد از تو جهان بیرخ آن ماه سیاه
شماره ۷: بس رنج و بلا کاین دل آغشته کشید
شماره ۸: هر چند که بیرون و درون خواهی دید
شماره ۹: گر جان تو در پرده دین خواهد بود
شماره ۱۰: او را خواهی از زن و فرزند ببر
شماره ۱۱: گر میخواهی که باشدت خوش آنجا
شماره ۱۲: با عشق، وجود خود برانداخته به
شماره ۱۳: دیوانه اگر مقید زنجیرست
شماره ۱۴: تا چند ترا ز پرده بیش آوردن
شماره ۱۵: پیوستن تو به یک به یک بسیاریست
شماره ۱۶: آن را که بخود بر سر یک موی سر است
شماره ۱۷: شایسته آن کمال مینتوان شد
شماره ۱۸: هر لحظه هزار مشکلم پیوسته است
شماره ۱۹: نابرده می عشق، قرارت ای دل
شماره ۲۰: بگذر ز خیال آن و این، کار اینست
شماره ۲۱: گر میخواهی که وقت خودداری گوش
شماره ۲۲: ای آن که تو یک نفس خوداندیش نیی
شماره ۲۳: بی فکر دلی که هست خرم دارش
شماره ۲۴: عمری که نه در حضور جان خواهد بود
شماره ۲۵: گر یک سر موی سر جانان بینی
شماره ۲۶: گر مرد رهی، روی به فریادرس آر
شماره ۲۷: تا با تو، تویی بود، کجا گیری تو