جنید راهبر سلطان عشاق
که آمد در حقیقت بیشکی طاق
بر شیخ کبیر استاده بُد او
همه دیده بر اوبنهاده بود او
چنان در ذوق بود از سر جانان
ولی استاده بد در عشق پنهان
از اول تا بآخر بر سردار
جنید پاک از بودش خبردار
خبر بودش ازو در حضرت شاه
وی استاده پیش خورشید درگاه
یقین چون شیخ معنی دید اینجا
که کل میگفت از توحید اینجا
بپرسیدش ز سرّ و راز منصور
سوی شیخ کبیر آن شاه مشهور
چنین گفتا که ای شیخ جهان بین
درین حالت کنون صاحبقران بین
عجب مردی که چون او من ندیدم
چنین مردی و نه ازکس شنیدم
عجب رازیست امروز آشکارا
بگو تا چیست با من سر تو یارا
چگونه بینی اور ا بر سر دار
اناالحق میزند هر دم ز گفتار
ز زندان تا بدینجا آوردیم
بسوی دار او را برکشیدم
قصاص شرع راندیمش حقیقت
که تا یک دم زند اندر شریعت
چنان آویخته اینجای مطلق
دم کل میزند اندر اناالحق
دم کل میزند اینجا چو ما او
حقیقت بس بلند این گفت دین گو
اناالحق میزند با پیر معنی
چگونه این زمان تدبیر معنی
حقیقت آنچه گوئی آن کنم من
مرا ای شیخ دین بی گوی روشن
شریعت عالیست اینجا حقیقت
نگنجد هیچ در عین شریعت
شریعت غالب آمد نزد عشاق
فکنده دمدمه در کل آفاق
قدم از شرع این بیرون نهاده است
ندانم سر این تا چون فتاده است
برون از شرع میگوید سخن باز
بچشم جان نموده است این یقین باز
سخن اینجا بلند آورد دمدم
که من دمدم یقین هستم زآدم
سخن کین گفت این دم در ره شرع
حقیقت دانم اینجا ز آن سخن فرع
حقیقت کافر است این مرد اینجا
که پیدا شد حقیقت شور و غوغا
دگر کردیم اینجا گاه بردار
مگر باشد ز سرّ ما خبردار
دو دست او در اینجا گه ببریم
که او خر مهره است و ما چو درّیم
بباید دست او اینجا بریدن
نباید این سخن از وی شنیدن
زبانش هم بباید کرد بیرون
که تا خامش شود چون مانده درخون
چه میگوئی حقیقت شیخ عالم
بگو تا چون کنیم از شرع این دم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، جنید، راهبر سلطان عشق، در حال گفتگو با شیخ کبیر است. جنید از علاقه عمیق خود به عشق و حقیقت سخن میگوید و به شیخ که در مقام یک مقام عالی در عشق قرار دارد، توجه میکند. او به شیخ درباره منصور و نظریاتش در مورد "انا الحق" و حقیقتی که او مطرح کرده، سوال میکند. جنید ابراز شگفتی میکند که چه رازی در این کلمات نهفته است و چگونه ممکن است که سخنان منصور با شریعت تضاد داشته باشد.
شیخ به او یادآوری میکند که حقیقت فرای شریعت است و باید به آن توجه شود، اما در عین حال، جنید میدانست که این حقیقت در برخی موارد توسط شریعت محدود شده است. جنید این وضعیت را مورد بررسی قرار میدهد و به تداخل بین شریعت و حقیقت میپردازد، به طوری که گاهی حقیقت به نظر میرسد که بر شریعت غلبه کرده است. در نهایت، جنید از شیخ میخواهد که درباره چگونگی این تضاد میان حقیقت و شریعت توضیح دهد.
هوش مصنوعی: جنید، پیشوای سلطان عاشقان، به حقیقت در آید که او فراتر از همه است.
هوش مصنوعی: آن مرد بزرگ و با احترام نشسته بود و همه نگاهها به او دوخته شده بود.
هوش مصنوعی: او به قدری در عشق یار به وجد آمده که حتی در پنهان هم به عشق و حال میپردازد.
هوش مصنوعی: از ابتدا تا انتها، او در مورد سردار جنید پاک آگاهی و خبر دارد.
هوش مصنوعی: خبر او به شاه رسید و او در محضر شاه ایستاده بود، همچون خورشید در درگاه.
هوش مصنوعی: وقتی که یقین و یقیندار در این مکان معنا و مفهوم را مشاهده کرد، متوجه شد که همه چیز در اینجا به وحدت و یکپارچگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: از او درباره راز و رموز منصور پرسیدند، به سوی آن شیخ بزرگ و معروف.
هوش مصنوعی: ببین ای شیخ بینا که در این وضعیت حالا چه کسانی بر این جهان فرمانروایی میکنند.
هوش مصنوعی: واقعاً چه مرد شگفتانگیزی است! من هرگز مانند او را ندیدهام و هیچکس دیگر هم اینگونه مردی را توصیف نکرده است.
هوش مصنوعی: امروز راز عجیبی وجود دارد، بگو این راز چیست که با تو در میان بگذارم.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانی او را ببینی که بر سر دار است و هر لحظه از گفتهاش حق را فریاد میزند؟
هوش مصنوعی: از زندان تا به اینجا تلاش کردیم و او را به سمت دار بردم.
هوش مصنوعی: قصاص شرع را به حقیقت پیوند دادیم تا لحظهای در قوانین دینی قرار گیرد.
هوش مصنوعی: این جمله به موضوعی مربوط میشود که در آن شخص یا موجودی به شدت به حقیقتی بزرگ و بینهایت متصل است و این اتصال باعث میشود تا الهاماتی از آن حقیقت جاری شود. به عبارت دیگر، گویا وجود او به گونهای است که با منبع اصلی وجود در ارتباط است و این ارتباط به او امکان میدهد تا درک عمیقتری از حقیقت پیدا کند.
هوش مصنوعی: در این جا، به نظر میرسد که همه چیز به شیوایی و شادی در حال جریان است. آنچه حقیقتی عمیق و بزرگ میباشد، در این گفتگو بیان میشود. هر ماجرایی که در این مکان رخ میدهد، به نوعی نشاندهنده عمق و راستی است.
هوش مصنوعی: حق در حال فریاد زدن است و با دانایی که در پیری به دست آمده، به ما میآموزد که در این زمان چگونه باید به درستی مدیریت و معنی را درک کنیم.
هوش مصنوعی: ای شیخ دین، هر آنچه که بگویی، من همان را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: اینجا شریعت بسیار باارزش و مهم است و نمیتوان حقیقت را به طور کامل در قالب قوانین و اصول شریعت گنجاند. در واقع، حقیقت فراتر از آن است که به سادگی در چهارچوبهای تعیینشده قابل تعریف باشد.
هوش مصنوعی: آیین و قوانین دین به دنیای عشق وارد شده و در همهجا خبر از آن پخش شده است.
هوش مصنوعی: شخص از اصول دینی و قوانین آن خارج شده و نمیداند که دلیل این کارش چیست و چگونه به این وضعیت رسیده است.
هوش مصنوعی: خارج از چارچوبهای دینی صحبت میکند، اما این کلام با بصیرت و درک عمیق از حقیقت درون انسان است.
هوش مصنوعی: سخن اینجا به صدا بلند میشود و در حالی که به آرامی میآید، نشان میدهد که من به وجود خودم و انسان بودنم مطمئن هستم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در این لحظه، تنها به بیان یک موضوع حقیقی و مرتبط با اصول و قوانین درست پرداخته میشود، و آنچه گفته میشود فقط یک شاخه یا جنبه از حقیقت است.
هوش مصنوعی: این مرد، که به وضوح در اینجا حضور دارد، واقعیت را انکار میکند و به نظر میرسد که حقیقت او را بسیار نگران و مضطرب کرده است.
هوش مصنوعی: ما در اینجا مکان دیگری را انتخاب کردیم تا شاید کسی از رازهای ما باخبر شود.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به تفسیر این بیت بپردازیم، میتوان گفت که شاعر به تضاد بین خود و دیگری اشاره میکند. او خود را به درّ (جواهر باارزش) تشبیه میکند و دیگری را به خر مهره، که به دلیلی کمارزشتر به نظر میآید. در واقع، شاعر به نادرستی ارزشگذاریها و تفاوتها در قضاوتها اشاره میکند و بیان میکند که در بعضی مواقع، ممکن است دست به تغییر و اصلاح بزنیم، ولی در نهایت ارزش واقعی خود را میداند و به آن افتخار میکند.
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که او اینجا دستش را ببرد، نباید به این حرف او توجه کرد یا به آن گوش داد.
هوش مصنوعی: باید زبانش را بیرون آورد تا خاموش شود، مانند کسی که در خون مانده است.
هوش مصنوعی: چه میگویی؟ حقیقت را بگو، ای شیخ عالم، تا ما چگونه از این لحظه به قوانین شرع عمل کنیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.