گنجور

 
عطار

مگر یحیی معاذ آن مردِ محرم

براهی بر دهی بگذشت خرّم

یکی گفتش که هست این ده دهی خوش

زبان بگشاد یحیی همچو آتش

کزین خوشتر دل مردیست بالغ

که هست او از ده خوش سخت فارغ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode