ای چشم بد را برقعی بر روی ماه آویخته
صد یوسف گمگشته را زلفت به چاه آویخته
ماه است روی خرمت، دام است زلف پر خمت
دلها چو مرغ اندر غمت از دامگاه آویخته
فرش بقا انداخته کوس فنا بنواخته
میزان عزت ساخته پیش سپاه آویخته
مردان ره را بارها بر لب زده مسمارها
پس جمله را بر دارها از چارراه آویخته
شمع طرب افروخته تا راز شمع آموخته
دل بیجنایت سوخته جان بیگناه آویخته
ای داده در دلها ندا، تا کرده دلها جان فدا
سرهای پیران هدی بر شاهراه آویخته
آن خواجهٔ روز جزا، بر چارسوی کبریا
از بهر دستآویز ما زلف سیاه آویخته
ابلیس را حالی عجب در بحر حرمان خشکلب
از بهر یک تَرک ادب از سجدگاه آویخته
عطار! این تفصیلدان وین قصه بیتأویلدان
عالم یکی قندیل دان، ز ایوان شاه آویخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر زیباییهای یک معشوق و احساسات عمیق عشق و اشتیاق است. شاعر با تصاویری خاص، وجود زلف و روی معشوق را به چنگال غم و عشق گره میزند. او به تضاد بین بقا و فنا، و عشق بیگناه و دل سوخته اشاره میکند. در این شعر، تشبیهات و استعارات زیادی به کار رفته که نشاندهنده درد و امید و فداکاری است. همچنین به مفهوم روز جزا و بلندمرتبه بودن معشوق و تأثیر آن بر دلها نیز پرداخته میشود. شاعر با یادآوری ابلیس و وضعیت او، به عجز انسانها در برابر عشق اشاره میکند و در نهایت، عطار به عنوان راوی این داستان، به نمایش نوری که از آن معشوق میتابد، میپردازد.
هوش مصنوعی: ای چشم زشت، بر روی ماه زیبایی پردهای آویختهای که صد یوسف گمشده به زلفت مانند سرنا به چاه افتادهاند.
هوش مصنوعی: ماه بر چهرهات میدرخشد و زلفهای پر حجابت مانند دام است. دلها به مانند پرندگانی در غم تو گرفتار شدهاند و از این دام خواستهاند خود را آزاد کنند.
هوش مصنوعی: فرش جاودانگی را پهن کرده و صدای نابودی را نواختهاند، مقیاس عزت را ساختهاند و در مقابل سپاه قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: مردان راه، بارها بیپروا بر لب گودیها ایستاده و میخها را کوبیدهاند؛ بنابراین تمام آنها را که به دار آویزان کردهاند، از چهارراهها دیده میشوند.
هوش مصنوعی: شمع شادی روشن است، چون راز وجود شمع را فهمیده است. دل بیگناهی که در آتش عشق سوخته، جان پاکش در آویختگی قرار دارد.
هوش مصنوعی: ای صدای عشق که در دلها پژواک میزند، تا جایی که دلها جان خود را فدای تو کردهاند. سرهای بزرگترها و پیشگامان را بر راههای مهم آویختهاند.
هوش مصنوعی: در روز جزا، آن خداوند بزرگ که بر همه چیز تسلط دارد، با وجود عظمتش، به خاطر ما، زلف سیاه خود را بر افراشته است تا به ما کمک کند.
هوش مصنوعی: ابلیس در دل خود احساس عجیبی دارد، از خشم و ناامیدی، به خاطر اینکه فقط یک بار ادب را ترک کرده است. او به این خاطر از مقام خود پایین آمده و به زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: عطار! این داستان را کسی میداند که به جزئیات آن آگاه است، و عالم دیگری که به معناهای پنهان آن آگاه نیست. در حقیقت، یکی از آنها مانند چراغی است که از ایوان پادشاه آویخته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.