نیست آسان عشق جانان باختن
دل فشاندن بعد از آن جان باختن
عشق را جان دگر باید از آنک
با چنین جان عشق نتوان باختن
نیست آری کار هر تر دامنی
سر در آن ره چون گریبان باختن
هرچه آن دشوار حاصل کردهای
در غم معشوق آسان باختن
شمع را زیباست هر ساعت سری
گاه گریان گاه خندان باختن
تو گدا کژ بازی آخر کی رسی
کج روا در پیش سلطان باختن
کی توانی یوسفی ناکرده گم
عمر ار در ماتم آن باختن
کار یعقوب است از سوز فراق
دیدهای را بیتالاحزان باختن
چون فرید از هرچه باشد مفلست
زان نباید نرد جانان باختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.