ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفتهایم
با رخ و زلف تو شرح کفر و ایمان گفتهایم
یاد زلفت کردهایم و نام زلفت بردهایم
هم پریشان گشتهایم و هم پریشان گفتهایم
تا تو جان از بس لطیفی در نیابد کس تو را
ما تو را از استعارت در سخن جان گفتهایم
همچو من در عشقت ای جان ترک جانها گفتهاند
تا به جانبازان عالم وصف جانان گفتهایم
درد عشقت را چو درمانی نمیدیدیم ما
درد را تسکین دل را عین درمان گفتهایم
وصل و هجران با تو و از تو خیال عشق توست
قرب و بعد خویشتن را وصل و هجران گفتهایم
چون سر و سامان حجاب راهت آمد در رهت
از سر سر رفتهایم و ترک سامان گفتهایم
با خیالت چون یکی محرم نمیدیدیم ما
داستان عشق خود را تا به پایان گفتهایم
خویشتن را در میان قبض و بسط و صحو سکر
گه گدا را خواندهایم و گاه سلطان گفتهایم
مرد وصلت نیست کس بشنو درین معنی که ما
بس دلیل آوردهایم و چند برهان گفتهایم
گرچه عطاریم ما کاسرار راه عشق تو
گاه پیدا کردهایم و گاه پنهان گفتهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و وابستگی عمیق شاعر به محبوبش است. شاعر در آن از عهد و پیمان خود با محبوب سخن میگوید و تأکید میکند که عشق او چنان عمیق و لطیف است که هیچکس نمیتواند به اندازه او تو را به تصویر کشد. او از درد و رنج عشق مینالد و میگوید که در هیچچیزی چون عشق تو تسکین نمییابد. شاعر همچنین به تضادهای عشق نظیر وصال و فراق اشاره کرده و تجربیات خود را در این زمینه به اشتراک میگذارد. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که در عشق خود به محبوب، همواره در تلاش برای بیان احساساتش بوده و از رازهای عشق سخن گفتهاند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر زیباییهای تو از دل و جانمان گذشتهایم و با چهره و موهای تو داستانهای کفر و ایمان را روایت کردهایم.
هوش مصنوعی: ما همیشه به یاد موهایت هستیم و نام آنها را بر زبان میآوریم. هم به خاطر آنها دچار آشفتگی شدهایم و هم از آنها به طرز نامنظم و پریشان سخن میگوییم.
هوش مصنوعی: هیچکس به لطافت تو جان نمیدهد، ما فقط از عشق و احساسات عمیق خود به تو در کلام سخن گفتهایم.
هوش مصنوعی: همچون من در عشق تو، ای جان، افرادی که جانشان را فدای عشق میکنند، به دیگران گفتهاند، و ما نیز از جانبازان عشق که تو را وصف کردهاند، سخن گفتهایم.
هوش مصنوعی: ما دیدیم که هیچ درمانی برای درد عشق تو وجود ندارد، بنابراین برای کاهش این درد، به تسکین دل اشاره کردهایم.
هوش مصنوعی: وصل و جدایی به خاطر تو و به یاد عشق توست که ما به نزدیکی و دوری خود وصال و هجران میگوییم.
هوش مصنوعی: زمانی که موانع و حجابها در مسیر تو پیدا شده، ما به خاطر عشق و دلباختگی از همهچیز دست کشیدهایم و به بینظمی و آشفتگی راضی هستیم.
هوش مصنوعی: در حضور تو، هیچکس را نتوانستیم به راز عشقمان راه دهیم و ما این داستان را تا انتها روایت کردهایم.
هوش مصنوعی: ما خود را در حالتی از احساسات متضاد، گاهی در حال سرمستی و گاهی در حال هوشیاری میبینیم. زمانی دیگر، در جایگاهی پایین و گاهی نیز در مقام قدرت و عظمت تصور کردهایم.
هوش مصنوعی: هیچ کس شایسته ملاقات با ما نیست؛ به این نکته خوب توجه کن که ما برای این موضوع دلایل و برهانهای زیادی ارائه کردهایم.
هوش مصنوعی: ما مانند عطار هستیم، گاهی رازهای عشق تو را پیدا کردهایم و گاهی هم به صورت پنهانی بیان کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.