با این دل بی خبر چه سازم
جان میسوزدم دگر چه سازم
از دست دل اوفتادهام خوار
چون خاک بدر بدر چه سازم
بس حیله که کردم و نیامد
یک حیلهٔ کارگر چه سازم
جانا نکنی به من نظر تو
کافتادهام از نظر چه سازم
کس جز تو خبر ندارد از من
پس میپرسی خبر چه سازم
گفتی که ز صبر توشهای ساز
چون عمر آمد به سر چه سازم
صبرم قدری غمت قضایی است
گر سازم ازین قدر چه سازم
گفتی به مگوی سر عشقم
در معرض این خطر چه سازم
گیرم که زبان نگاه دارم
با این رخ همچو زر چه سازم
ور روی به اشک خون نپوشم
با سوختن جگر چه سازم
گفتی که فرید چارهای ساز
نه چاره نه چارهگر چه سازم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و رنج ناشی از عشق و جدایی سخن میگوید. او از دل شکسته و عذابهای روحیاش مینالد و به این فکر میکند که چه باید بکند. دلش خسته و ناامید است و تلاشهایش برای جلب توجه معشوق به ثمر نرسیده است. او احساس تنهایی و بیکسی میکند و میپرسد که با این حال چه راه حلی وجود دارد. زندگی برای او سخت شده و نمیداند چگونه باید با این درد سر کند. شاعر به ناچاری در برابر عشق بیپاسخ میاندیشد و به بیفایده بودن صبر و تحمل اشاره میکند. او به شدت تحت فشار عاطفی است و به فرد دیگری به نام فرید اشاره میکند و از او هم چارهای نمیجوید. در نهایت، عدم توانایی در تغییر وضعیت و عذاب درونیاش را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: با این دل ناآگاه چه کاری میتوانم بکنم؟ جانم در آتش سوخته است، حالا چه کنم؟
هوش مصنوعی: از دل او به شدت ناراحت و منزوی شدهام، مانند خاکی که در مسیر باد پراکنده میشود. حالا چه کاری از دست من برمیآید؟
هوش مصنوعی: چه تدبیرها که کردم، اما هیچکدام مؤثر واقع نشدند. حالا نمیدانم چه باید بکنم.
هوش مصنوعی: عزیزم، اگر تو به من توجه نکنی، من که از چشم تو افتادهام، چه کار میتوانم انجام دهم؟
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو از حال و احوال من باخبر نیست، پس تو از من میپرسی که چه خبر دارم.
هوش مصنوعی: گفتی که باید برای آیندهات با صبر و بردباری توشه جمع کنی. حالا که عمرم به پایان رسیده، چه فایدهای از آن توشه؟
هوش مصنوعی: من صبرم برای غم تو به اندازهای است که اگر بخواهم از این مقدار بیشتر تحمل کنم، نمیتوانم.
هوش مصنوعی: به من گفتی که درباره عشق و احساساتم صحبت نکنم، حالا در این وضعیت دشوار چه کار میتوانم بکنم؟
هوش مصنوعی: فرض کن که من توانایی پنهان کردن احساساتم را دارم، اما با این چهره زیبا چه کار میتوانم بکنم؟
هوش مصنوعی: اگر چهرهام را با اشک خون نپوشانم، با درد سوزان جگر چه کار میتوانم بکنم؟
هوش مصنوعی: تو گفتی که فرید باید راه حلی پیدا کند، اما نه راه حلی وجود دارد و نه کسی که بتواند راه حلی ارائه دهد. من چه کار میتوانم انجام دهم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.