تیر عشقت بر دل و جان میخورم
زخم زیر پرده پنهان میخورم
چون غم تو کیمیای شادی است
چون شکر زهر غمت زان میخورم
چون ز درد توست درمان دلم
دردی دردت فراوان میخورم
چند گویم کز تو غم خوردم بسی
کین زمان صد بار چندان میخورم
در میان پیرهن مانند شمع
خون خود خندان و گریان میخورم
تا نداند سر من تردامنی
خون دل سر در گریبان میخورم
کی بود کاواز بردارم تمام
کز کف خضر آب حیوان میخورم
درنگر ای جان که در جشن وفا
جام جم از دست جانان میخورم
خوش خوشم جان میدهد تا لاجرم
خوش خوشی زنهار بر جان میخورم
هر غمی کان هست بر عطار سخت
بر امید ذوق درمان میخورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.