حکیم سبزواری
»
دیوان اشعار
»
ساقی نامه
»
شمارهٔ ۳ - و له فی عدم وصول المکاتب فی بعض الاسفار عن بعض الاقارب
بر طرق اسکندر آورده است سد
که نه پیکی نه پیامی میرسد
شد سواد دیدهٔ مردم مدار
یا سویدای دل اهل وداد
کار کاغذ صنعت قرطاس شد
یا که خود اقمار یا اشماس شد
گر قصب غالی بود همچون قصب
لیک بس عالی است کالای نسب
بسکه چون یخ باردوافسرده اید
میخلد در دل که گویا مرده اید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف وضعیت ناامیدی و بیخبری مردم میپردازد. اشاره به اینکه از زمان اسکندر هیچ پیک و پیامی به دست مردم نرسیده و آنها در سواد و غمهای خود غرق شدهاند. همچنین به تغییراتی در صنعت کاغذسازی و اعتبار اجناس اشاره میکند و در نهایت به احساس یأس و سردی در دل مردم اشاره میکند. به طور کلی، شعر تصویری از وضعیتی تیره و تار در جامعه را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: در مسیر اسکندر، سدی وجود دارد که هیچ پیام یا پیغامی نمیتواند از آن عبور کند.
هوش مصنوعی: در دید مردم، حاکمیت و تسلطی وجود دارد که به ظاهر و رفتار آنها وابسته است، اما در دل کسانی که عشق و محبت را درک میکنند، احساسی عمیق و واقعی وجود دارد.
هوش مصنوعی: کار کاغذ به صنعت نوشتن و چاپ اختصاص یافته است، یا اینکه به اموری مرتبط با قمرها و آسمانها پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه چوب نی (قصب) ممکن است شبیه به هم باشد، اما نوعی دیگر از آن وجود دارد که بسیار باارزشتر و ممتازتر است، و آن هم به خاطر اصل و نسبش است.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خیلی افسرده و ناراحت هستید، این احساس در دل شما مانند یخ سرد شده و گویی که دیگر زنده نیستید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.