الا یا نفس قد زموالمطا یا
خدایا ده شکیبایی خدایا
چو روز وصل را آمد شب هجر
الی روحی دنت ایدی المنایا
به دل بار غم آمد کوه بر کوه
کما یعلوا هوادجها الثنایا
ز چشمم دجلههای خون فشاندند
وناراً اضرموها فی حشایا
گرم مانده است در تن نیم جانی
الاعوجوالافدیکم بقایا
الاحبواعنا دل ادنای الورد
اعینونی علی بث الشکایا
بنال اسرار هنگام وداع است
بنا حل النوی جل الرزایا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساساتی عمیق درباره جدایی و غم را بیان میکند. شاعر به خداوند دعا میکند تا به او صبر عطا کند و در دلش بار غم سنگینی را حس میکند. او از شب جدایی و روز وصال سخن میگوید و از چشمش اشکهای خونین میریزد. در نهایت، او به دوستانش میگوید که در این لحظه دردناک و وداع، او را یاری دهند. این اشعار نمایانگر عواطف شدید و اندوه ناشی از فراق است.
هوش مصنوعی: ای جان من، ای خدای من، به من صبر و استقامت عطا کن.
هوش مصنوعی: زمانی که روز وصال فرا میرسد، شب جدایی نیز میآید و روح من در آغوش مرگ قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: دل پر از غم شده است و این احساس مانند کوهی بزرگ به دوش کشیده میشود، همچنان که بارهای سنگین بر روی شتر در زیر فشار قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: از چشمانم خون جاری است و آتش به درونم افکندهاند.
هوش مصنوعی: در بدن نیمه جانم هنوز آثار و نشانههایی از اضطراب و پریشانی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: دلتنگی ما همچون گلهای نزدیک است، پس به من کمک کنید تا شکایتهایم را بیان کنم.
هوش مصنوعی: زمان جدایی، زمان فاشکردن رازهاست؛ در این لحظه، بر دردها و مصیبتها پرده برداشته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الهی انت غفار الخطایا
غفور الذنب ستار الخفایا
کسانی کز درت برتافتند رو
کدامین در طلب کردند آیا
وجودش بس ز حق دارد مزایا
غدانی مریة منه البرایا
دل از من برده شوخ مه لقائی
تناهی حسنه اقصی القصایا
بتی سنگین دلی سیمین عذاری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.