علی صدغ لیلی تهب النسیم
از این غصه دل اوفتاده دو نیم
هر آنکس که چشم ترا دید و گفت
الا ان هذا لسحر عظیم
رقیبش بما بر سر خشم بود
قنا ربنا ذالعذاب الالیم
بهاران شد و میدمد گل ز شاخ
فدعنی و کاساً رحیقاً ندیم
چو مردم بخاکم فشانید می
لیحیی المرام العظام الرمیم
فتاده است اسرار شورم بسر
بذکری لسملی و عهد قدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ببخشیدشان بیکران زر و سیم
چو آرامش آمد به هنگام بیم
معطر کن باد عنبر نسیم
نظام آور کار در یتیم
دَم پادشاهان امیدست و بیم
یکی را سموم و دگر را نسیم
بیا تا به صحرای توران شویم
دو روزه بر آن بوم صیدی کنیم
بدواره نامی که کردش دو نیم
دل شاه ارژنگ شد پر ز بیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.