عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۰ - رباعی سبحان اله درین جوانی و هوس روز و شبم اندیشه همین بودی بس کاندر پیری ز من بباید کس را خود پیر شدم مرا ببایست از کس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به جوانی و آرزوهای خود اشاره میکند و میگوید که روزها و شبها فقط به همین موضوع فکر کرده است. او میگوید که وقتی پیر شود، از او کسی دیگر باید مراقب باشد، اما اکنون خودش پیر شده و نیاز دارد که از کسی کمک بگیرد.
هوش مصنوعی: خداوند را سپاس میگویم که در این سن و سال جوانی با تمام آرزوها و خواستهها، دائم در فکر و اندیشه همین موضوع هستم.
هوش مصنوعی: در زمان پیری، باید دیگران به کمک من بیایند، اما حالا که خودم پیر شدم، نیاز دارم که کسی به من کمک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الله، به فریاد من بی کس رس
فضل و کرمت یار من بی کس بس
هر کس به کسی و حضرتی مینازد
جز حضرت تو ندارد این بی کس کس
ای کرده مرا خنده خریش همه کس
مارا ز تو بس جانا مارا ز تو بس
دل زان خواهم که بر تو نگزیند کس
جان زآن که نزد بی غم عشق تو نفس
تن زان که بجز مهر تواش نیست هوس
چشم از پی آنک خود ترا بیند و بس
ای چون هستی برده دل من بهوس
چون بنشینم غم فراق تو نه بس
گر چون هستی بدستت آرم زین پس
پنهان کنمت چو نیستی از همه کس
سبحان الله درین جوانی و هوس
روز و شبم اندیشه همین بودی بس
کاندر پیری ز من بباید کس را
خود پیر شدم مرا نبایست از کس
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.