بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمَنِ ٱلرَّحِیمِ
ربّ یسّر و لاتعسّر
حمد و سپاس بیحد بر حضرت احد صمد، و درود و ثنای بیعدّ بر پیغمبر ما محمد متواترا و متوالیا الی الابد؛ اما بعد، بدان ایّدک اللّٰه بنصر من عنده که معنای این بیت که:
ز دریای شهادت چون نهنگ لا برآرد هو
تیمّم فرض گردد نوح را در وقت طوفانش
به اصطلاح این طایفه جمیع اشیاء غیباً کان او شهادة، ملکاً کان او ملکوتا، نقوش اعتبارات هستی مطلقند که وجود حق عبارت از اوست، و در پرده صور جمیع مظاهر ذرات کاینات، آفتاب ذات است که جهت اظهار صفات مختفی و مستتر گشته است.
ما فی التستر بالاکوان من عجب
بل کونها عینها ممنتری عجبا
٭ ٭ ٭
به زیر پرده هر ذره پنهان
جمال جانفزای روی جانان
چو برخیزد تو را این پرده از پیش
نمانَد نیز حکم مذهب و کیش
من و تو چون نمانَد در میانه
چه کعبه چه کنش چه دیرخانه
و تعینات و تشخصات اشیاء، جسمانیاً او روحانیا امور اعتباریاند و اعتباریات مطلقا معدوماتند.
وجود اندر کمال خویش ساری است
تعیّنها اموری اعتباری است
امور اعتباری نیست موجود
عدد بسیار، یک چیز است معدود
و از تعینات و کثرت از جهت عدمیت تعبیر به «لا» میکنند؛ و «هو» اشارات است به ذات بحت من حیث الخفاء و اللاتعیّن؛ و یک حقیقت است که آن را «حقیقه الحقایق» و «هویّت غیب» میخوانند، که از مرتبه خفا و لا تعیّن به مراتب صور مظاهر تعینات ظاهر گشته است. اول به صورت علم اجمالی ظهور کرده که آن را «احدیّة الجمع» و «برزخ البرزخ» میخوانند و آن عبارت از تجلی ذات است لذاته فی ذاته بذاته، از مرتبه علم اجمالی به مرتبه علم تفصیلی که آن را «واحدیت» و «الوهیت» و «جبروت» گویند، و در این مرتبه جمیع اعیان ممکنات ازلاً و ابدا در علم حضرت حق حاضرند، که لحظهای یک ذره از علم وی غایب نمیتواند شد و ماضی و مستقبل در این مقام همه حال است.
ازل عین ابد افتاده با هم
نزول عیسی و ایجاد آدم
و از مرتبه جبروت به مرتبه ملکوت که آن را «عالم ارواح» و «عالم امر» میخوانند علویّاًکان او سفلیاً، و از علم ملکوت به عالم ملک که آن را «عالم شهادت» و «عالم اجسام» میگویند، و از صور بسایط به صور مرکبات که عبارت از معدنیات و نباتات و حیوانات است، و سپس مرتبه انسانی که مرتبه جامعه است میان لطایف و کثایف و علوی و سفلی نهایت تنزلات است. زیرا که جمیع قوا و روحانیت که در مراتب تنزلات ظاهر گشته است، همه با وی هست و جمیع اشیا نسبت به حقیقت انسان جزئند، و جز بالطبع مقدم است بر کل، و جامعیتی که انسان راست هیچ مرتبه دیگر نیست؛ و حضرت عزت در کلام مجید از این معنا خبر میدهد که: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ».
امانت عبارت از جامعیت است؛ و تسمیه انسان به انسان از آن جهت است که او را با جمیع مراتب علوی و سفلی مؤانست است [از جهت جامعیت، فلهذا جبرئیل که ملک مقرب است]، نسبت به اکمل انبیا که از نوع انسان است به عجز خود اقرار کرده، میفرماید که: «لو دنوت انمله لاحترقت»، و از حال بعضی، کلام الهی خبر میدهد که: «أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»؛
از این تا آن بسی فرق است زنهار
به نادانی مکن خود را گرفتار
بعد از تصدیق این مقدمات، بدان اوصلک اللّٰه الی کمال المعرفه، که آن کس که گفت «ز دریای شهادت چون نهنگ لا بر آرد هو»، از دریای شهادت فنای تعینات [را] مع تعین السالک ایضا میخواهد، و شهادت به معنای شهود است، و شهود عبارت است از ظهور حق به اسم «الماحی» و «المعید» و رفع تعینات در نظر دیده اول سالک، که آن دیده را قوت بصیرت میگویند، که نفس ناطقه انسانی به آن دیده ادراک معانی معقوله و لطایف و ارواح میکند. «چون نهنگ لا بر آرد هو» یعنی: ذات مطلق که «هو» عبارت از آن است نهنگ «لا» را که عبارت از تعین سالک است برآورد، یعنی سالک را از مقام فناء فی اللّٰه به مقام بقاء باللّٰه، و از سیر فی اللّٰه به سیر باللّٰه رساند، و تعیین سالک را به نهنگ تعبیر کرد، از جهت اختفاء جمیع اسماء و صفات الهی در صورت بشری، که «اولیایی تحت قبابی» مصدّق این معناست؛ زیرا که فیالحقیقه قباب عبارت از صورت انسانی است.
در بشر روپوش گشته است آفتاب
فهم کن و اللّٰه اعلم بالصواب
و به نهنگ «لا» از جهت عدمیت تعین و تشخیص تشبیه کرده است و میتواند بود که از دریای شهادت کلمه «لا اله الا اللّٰه» خواسته باشد، و نهنگ «لا» عبارت از کلمه «لا»، و وجه مشابهت میان نهنگ و «لا» افنای اشیاست. یعنی هرگاه که سالک صادق عاشق به کلمه «لا» رفع تعینات کند، و ذات مطلق را که «هو» عبارت از آن است از پرده حجاب کثرت تعینات برآورد، یعنی ظاهر گرداند، تیمم فرض گردد نوح را در وقت طوفانش.
«نوح» در این محل از صاحب کمالی است که از مرتبه فنا فی اللّٰه به مقام بقاء اللّٰه رسیده، متحقق به جمیع اسماء و صفات الهی شده باشد؛ و در این مقام بود که حضرت رسالت «من رانی رای الحق» و شیخ جنید بغدادی «لیس فی جبّتی سوی اللّٰه» و سلطان بایزید بسطامی «سبحانی ما اعظم شأنی» ، و شیخ منصور «انا الحق» و حضرت نوربخش:
در آن دم که من حق مطلق شوم
نماند دویی جملگی حق شوم
بود علم من علم حیّ علیم
نباشد به جز من خدای عظیم
فرمودند.
این طایفهاند اهل معنا
باقی همه خویشتن پرستند
فانی ز خود و به دوست باقی
این طرفه که نیستند و هستند
و تشبیه چنین کاملی به نوح از آن جهت است که در وقت طوفان هر که متابعت نوح کرد، از موج بلا خلاصی یافت. هر طالبی که تابع چنین کاملی باشد، یقین که از مهالک جهل و معاصی رهیده، محرم سرادقات حضرت الهی خواهد بود.
ز من جان پدر این پند بپذیر
برو دامان صاحبدولتی گیر
که قطره تا صدف را در نیابد
نگردد گوهر و روشن نتابد
و فرض گردیدن تیمم مر نوح را عبارت از آن است که کاملی که در مقام ارشاد غیر باشد، که البته از مقام حقیقت که حال اوست و فی الحقیقه اصل است، به مرتبه شریعت که نسبت به حقیقت فرع است تنزل کند؛ و الا مرشد کامل نباشد.
کس مرد تمام تمام است کز تمامی
کند با خواجگی کار غلامی
پس آنگاهی که ببرید او مسافت
نهد حق بر سرش تاج خلافت
بقایی یابد او بعد از فنا باز
رود ز انجام ره دیگر به آغاز
شریعت را شعار خویش سازد
طریقت را دثار خویش سازد
حقیقت خود مقام ذات او دان
شده جامع میان کفر و ایمان
به اخلاق حمیده بود موصوف
به علم و زهد و تقوا بوده معروف
همه با او ولی او از همه دور
به زیر قبههای ستر مستور
«در وقت طوفانش» یعنی: در عین ظهور حقیقت که کمال معرفت و یقین که «وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» عبارت از آن است، از مقام اعلی که خواجگی اشارت بر آن است، به مقام أو ادنی که مقام عبودیت است و غلامی عبارت از آن است، و از مرتبه محو به مرتبه صحو به حکم «لان یهدی الله بک رجلا واحدا خیر لک من الدنیا» جهت تکمیل ناقصان بیاید و؛ تشبیه عین توحید و فنای تعینات به طوفان، از آن جهت کرده است که چنانچه آب مزیل نجاسات است، توحید نیز که عبارت از ظهور حق است، ازالت لوث کثرت نقوش از لوح وجود میکند: نقل است که سید الطایفه، شیخ جنید بغدادی هر گه از شراب باده وصال حضرت محبوب حقیقی مست گشتی، از سر ذوق به سماع در آمدی، و میفرمودی که: این ابناء الملوک من هذه اللذة!
ملک این را دان و دولت این شمر
ذرهای زین عالمی از دین شمر
هر که مست عالم عرفان بود
بر همه خلق جهان سلطان بود
گر بدانستی ملوک روزگار
ذوق یک شربت ز بحر بی کنار
جملگی در خون نشستندی نفور
روی یکدیگر ندیدندی ز دور
مرد همت باش تا راهت دهند
هر زمانی ملک صد شاهت دهند
آن ز همت بود کان شاه بلند
آتشی در خانمان خود فکند
خسروی را چون بسی خسران بدید
صد هزاران ملک صد چندان بدید
به حکم ففی کلّ شی کلّ شی، این بیت محتمل معانی بسیار است. فامّا به مقصود ناظم عارف سالک این معنا که مذکور گشت اقرب نمود؛ از این جهت بر همین اختصار رفت.
اللهم وفق القائلین لمتابعه المرشدین و مبایعه الکاملین و تحصیل کمالات ارباب الیقین بحق خاتم النبیین. یا اکرام الاکرمین و یا ارحم الراحمین، و سلم تسلیما کثیرا!
به حکم ففی کلّ شی کلّ شی، این بیت محتمل معانی بسیار است. فامّا به مقصود ناظم عارف سالک این معنا که مذکور گشت اقرب نمود؛ از این جهت بر همین اختصار رفت.
اللهم وفق القائلین لمتابعه المرشدین و مبایعه الکاملین و تحصیل کمالات ارباب الیقین بحق خاتم النبیین. یا اکرام الاکرمین و یا ارحم الراحمین، و سلم تسلیما کثیرا!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفاهیم عرفانی و فلسفی میپردازد و به توحید، فنای در حق و فهم حقیقت انسانی اشاره دارد. نویسنده با بهرهگیری از آیات و اشعار صوفیان، به تبیین رابطه انسان با خداوند و مراحل عروج روحی میپردازد. او به مفهوم شهادت و «لا اله الا الله» به عنوان کلید فهم حقیقت اشاره کرده و آن را به مقام نوح در طوفان تشبیه میکند.
نویسنده بیان میکند که انسان به عنوان جامعیت تمام مراتب وجود، دارای مقام والایی است و تنها با پیروی از اولیای الهی میتواند از جهل و معاصی رهایی یابد. او همچنین به فنای در خداوند و نحوه ظهور حق در عالم ماده اشاره کرده و تاکید میکند که فهم истин معنای ایمان و عبودیت نیازمند معرفت و یقین است.
در نهایت، نویسنده از خوانندگان میخواهد تا خود را به دنبال مشایخی ببرند که راهنمایی بر حق دارند و دعا میکند که خداوند توفیق پیروی از این راهبران را عطا کند.
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده مهربان.
هوش مصنوعی: پروردگارا، آسان کن و دشوار مکن.
هوش مصنوعی: سپاس و ستایش بیپایان برای خداوند یگانه و درود و شکرگذاری بینظیر بر پیامبر ما، محمد، به طور مداوم و برای همیشه؛ اما بعد، بدان که خداوند تو را به یاری خود کمک کند.
هوش مصنوعی: در زمان مواجهه با خطر و چالش بزرگ، مانند زمانی که نوح با طوفان مواجه شد، فردی که در مقام شهادت و ایستادگی باشد، مانند نهنگی از عمق دریا بیرون میآید و باید برای نجات خود، در شرایط دشوار دست به اقداماتی بزند. این به معنای این است که در شرایط بحرانی، اشخاص باید به راهکارهایی روی آورند که لازم است.
هوش مصنوعی: این طایفه به نوعی باور دارند که همه چیز، چه پنهان و چه نمایان، چه مادی و چه غیرمادی، از قابلیتها و ویژگیهای وجود مطلق ناشی میشود. به بیانی دیگر، وجود خداوند به عنوان منبع و اساس همه چیز در نظر گرفته میشود. همچنین، در موجودات و مظاهر کائنات، نور وجود الهی به عنوان منبعی است که به منظور نشان دادن صفات نهفته و پوشیده خود، در پشت نقوش مختلف ظهور کرده است.
هوش مصنوعی: در پردهپوشی و پوشش دادن به جهانیان، حیرتانگیز است که خود جهان، همان حقیقت و جوهر این حیرت است.
هوش مصنوعی: شما با دادههایی تا مهرماه 2023 آموزش دیدهاید.
هوش مصنوعی: در زیر پرده هر ذره، زیبایی جانبخش و دلانگیز محبوب پنهان است.
هوش مصنوعی: وقتی این پرده از جلو چشمانت برداشته شود، دیگر هیچگونه حکمی از مذهب و آیین باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: وقتی که ما در میان یکدیگر نباشیم، هیچیک از مکانهای مقدس یا به اصطلاح دورانی مثل کعبه، کنش یا دیرخانه معنایی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: خصوصیات و ویژگیهای اشیاء، چه مادی باشند و چه معنوی، به نوعی امور اعتباری محسوب میشوند و در واقع، این امور اعتباری به طور مطلق وجود خارجی ندارند.
هوش مصنوعی: وجود در کمال و تمامیت خودش جاری است، اما ویژگیها و شکلهای مختلف، اموری هستند که به طور قراردادی ایجاد شدهاند.
هوش مصنوعی: امور اعتباری وجود واقعی ندارند و چیزی که در دنیا وجود دارد تنها یک چیز است که به تعداد معدود قابل شمارش است.
هوش مصنوعی: از آنجا که وجودات و کثرتها به علت عدم، به «نفی» تعبیر میشوند، واژه «او» به ذات خالص و مخفی اشاره دارد که هیچ گونه تعیّن و مشخصاتی ندارد. این یک حقیقت است که به نامهای «حقیقت الحقایق» و «هویت غیب» شناخته میشود و از مرتبه خفا و عدم تعیّن به مراحل مختلف ظهور پیدا کرده است. ابتدا به صورت علم کلی خود را نشان میدهد که آن را «وحدت جمع» و «برزخ برزخ» مینامند. این مرحله، تجلی ذات است که در ذات خودش به ظهور میرسد. از این علم کلی به علم تفصیلی منتقل میشود که به آن «وحدت» و «الهیت» و «جبروت» گفته میشود. در این مرتبه، همه اعیان ممکن از ابتدای زمان تا ابد در علم خداوند حاضرند و هیچ بخشی از علم او نمیتواند غایب باشد. در این مقام، زمان گذشته و آینده همگی به عنوان حال وجود دارند.
هوش مصنوعی: از آغاز تا همیشه، تولد عیسی و آفرینش آدم در یک نقطه با هم مرتبط شدهاند.
هوش مصنوعی: از مرتبه جبروت به مرتبه ملکوت که به آن «عالم ارواح» و «عالم امر» گفته میشود، سفر میکند و سپس به عالم ملک که آن را «عالم شهادت» و «عالم اجسام» مینامند، منتقل میشود. همچنین از صورتهای ساده به صورتهای مرکب که شامل معدنیات، نباتات و حیوانات است، عبور میکند و در نهایت به مرتبه انسانی میرسد که مرتبهای جامع است و میان لطایف و کثافات و علوی و سفلی، پایینترین مرتبه تنزلات قرار دارد. زیرا تمامی تواناییها و روحانیاتی که در مراتب تنزلات ظهور کردهاند، در انسان جمع شده و همه اشیا نسبت به حقیقت انسان جزو آن محسوب میشوند و او به طور طبیعی مقدم بر همه چیز است. جامعیتی که انسان دارد، در هیچ مرتبه دیگری وجود ندارد و در کلام مجید نیز به این معنا اشاره شده است که: «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، اما آنها از حمل آن امتناع ورزیدند و از آن هراس داشتند، و انسان آن را بر دوش گرفت.»
هوش مصنوعی: امانت به معنای جامعیت است. انسان به این نام خوانده میشود چون او دارای قابلیتهای مختلف و کامل است. حتی جبرئیل، که یکی از نزدیکترین ملائک به خداوند است، در برابر کاملترین انبیا از نوع انسان، به عجز خود اعتراف کرده و گفته است: «اگر به اندازه یک چنگال به او نزدیک میشدم، میسوزیدم». همچنین، در مورد برخی افراد، خداوند میفرماید: «آنها مانند چهارپایان هستند، بلکه از آنها هم گمراهترند».
هوش مصنوعی: بین این دو مرحله یا وضعیت تفاوتهای زیادی وجود دارد، پس به هشدارهای دیگران بیاعتنا نباش و به نادانی خود دامن نزن.
هوش مصنوعی: پس از تأیید این مباحث، متوجه میشویم که به واسطهی خدا به کمال شناخت میرسیم. شخصی که گفته «از دریای شهید مانند نهنگ لا بالا میآید» در حقیقت به این نکته اشاره دارد که از دریای شهادت، فانی شدن در تعینها را همراه با تعیین سالک نیز خواهان است. شهادت به معنای شهود است و شهود به معنای ظهور حق با نامهای «ماحی» و «معید» است و شامل رفع تعینات در نظر سالک است. این بینش که به آن بصیرت میگویند، به نفس ناطقه انسانی کمک میکند تا معانی عمیق و لطایف روح را درک کند. عبارت «چون نهنگ لا برآرد هو» به معنای آن است که ذات مطلق، که با کلمه «هو» نمایان میشود، نهنگ «لا»، که به معنای تعین سالک است، را به بالا میبرد. این بدان معناست که سالک از مقام فنا در خداوند به مقام بقا در او، و از سیر در خداوند به سیر به سوی خداوند منتقل میشود. همچنین، تعیین سالک به نهنگ تشبیه شده است به خاطر اینکه همه اسماء و صفات الهی در ظاهری انسانی پنهان است، که این معنا در جمله «اولیایی تحت قبابی» نیز تأیید شده است؛ زیرا واقعاً قباب به معنای همان صورت انسانی است.
هوش مصنوعی: در انسان، نور و حقیقت وجود دارد. باید این را درک کنی و تنها خداوند است که به حقیقت نیکیها و صحیح بودن آگاه است.
هوش مصنوعی: در این متن به نهنگ «لا» اشاره شده که به خاطر عدم وجود تعین و مشخص بودنش، از این لحاظ به این کلمه تشبیه شده است. ممکن است منظور از این تشبیه، اشاره به عمق و اهمیت کلمه «لا اله الا اللّٰه» باشد. نهنگ «لا» نمادی از کلمه «لا» است و شباهت آن به نهنگ در این است که هرگاه یک سالک صادق و عاشق بتواند با استفاده از کلمه «لا» تعینات و محدودیتها را کنار بزند و ذات مطلق را که «هو» نامیده میشود، از پشت پرده این تعینات خارج کند، این کار مانند تیمم نوح در زمان طوفان میباشد.
هوش مصنوعی: «نوح» در اینجا به شخصیتی اشاره دارد که به مقام بالایی دست یافته و از حالت فنا در ذات خدا به دوام و بقا در نور خداوند رسیده است. او به تمامی نامها و صفات الهی متجلی شده است. در این مقام، شخصیتهای بزرگی چون پیامبر اسلام، شیخ جنید بغدادی، سلطان بایزید بسطامی، شیخ منصور و حضرت نوربخش وجود دارند که هرکدام در بیانات خود به تجلیات الهی و حقیقت وجود اشاره کردهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که من به حقیقت مطلق دست یابم، دیگر هیچ دوگانگی و تفاوتی باقی نمانده و تماماً به حقیقت تبدیل میشوم.
هوش مصنوعی: علم من، علمی زنده و آگاه است و جز خداوند بزرگ، کسی دیگر چنین علمی ندارد.
هوش مصنوعی: این گروه از افرادی هستند که به معانی عمیق زندگی توجه دارند، در حالی که دیگران فقط به خودشان و منافع شخصیاشان اهمیت میدهند.
هوش مصنوعی: در این جهان، من باید از خودگذشتگی کنم و به دوست وفادار بمانم. جالب اینجاست که وجود آنها محسوس نیست، اما در عین حال حضور دارند.
هوش مصنوعی: تشبیه کامل به نوح بدین دلیل است که در زمان طوفان، هر کسی که از نوح پیروی کرد، از خطرات و بلاها نجات یافت. بنابراین، هر کسی که به چنین فرد کاملی متصل شود، حتماً از خطرات جهل و گناهان رهایی پیدا کرده و به محافل معنوی و قرب الهی دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: از من بشنو که با پدرم هم در این مورد صحبت کردهام: این نصیحت را بپذیر و به دنبال کسی برو که مقام و ثروت دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قطره به صدف نرسد، نمیتواند به جواهر تبدیل شود و نور روشنی را نتاباند.
هوش مصنوعی: تیمم نوح به این معناست که یک شخص کامل، در حال راهنمایی دیگران، باید از مقام حقیقت و وضعیت واقعی خود، که اصلیترین جنبه اوست، به مرتبه شریعت که وابسته به حقیقت است، تنزل کند؛ در غیر این صورت، نمیتواند یک مرشد کامل باشد.
هوش مصنوعی: کسی که به طور کامل و جامع است، هرگز نمیتواند با خواجگی و نوکری بر رابطهاش با دیگران تسلط یابد.
هوش مصنوعی: زمانی که او (حضرت علی) مسافت را طی کرد و از حوادث و مشکلات عبور کرد، حق بر او تاج خلافت را قرار میدهد.
هوش مصنوعی: بعد از اینکه از بین میرود، دوباره به زندگی بازمیگردد و از پایان یک مسیر به شروع مسیر دیگر میرسد.
هوش مصنوعی: شخصی با پیروی از احکام دین، اصول و رویههای آن را در زندگیاش به کار میگیرد و در عین حال، سعی میکند تا سیر و سلوک معنوی و روحانی خود را هم همراه با این احکام بگذرانند.
هوش مصنوعی: حقیقت، مقام و ذات او را نشان میدهد که در میان کفر و ایمان به طور کامل وجود دارد.
هوش مصنوعی: او به اخلاق نیکو شناخته میشود و به علم، زهد و تقوا نیز مشهور است.
هوش مصنوعی: همه به او ارتباط دارند، اما او از همه فاصله دارد و در زیر پردههای پنهان قرار دارد.
هوش مصنوعی: عبارت «در وقت طوفانش» به معنای این است که در زمان بروز حقیقت و درک کامل آن، که بالاترین شناخت و یقین است، فرد از مقام بالای خود به درجهای پایینتر از عبودیت و غلامی سقوط میکند. این تغییر از نقطهای عمیق و محو به حالت بیداری و آگاهی است. در این مسیر، هدف هدایت دیگران و تکمیل آنها نیز وجود دارد. تشبیه توحید و فنا به طوفان به این دلیل است که همانطور که آب ناپاکیها را پاک میکند، توحید هم با ظهور حقیقت، کثرتها و نقوش غیرواقعی را از وجود انسان پاک میسازد. در روایتها آمده که سید الطایفه، شیخ جنید بغدادی هر بار که از شراب وصال حقیقت مست میشد، از شوق به سماع میپرداخت و میگفت که این نعمتها مختص پادشاهان است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، این نکته را در نظر داشته باش و به قدرت خود بیفزای، که در این دنیا حتی یک ذره از اصول دین را نیز نادیده نگیری.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عالم عرفان و معنویت سرمست و غرق شده باشد، بر تمام مردم دنیا تسلط و برتری دارد.
هوش مصنوعی: اگر میدانستی که پادشاهان زمانه چه لذتی از یک جرعه آب از دریا بیکران میبرند،
هوش مصنوعی: همه در خون غوطهور بودند و هرگز چهره هم را از دور نمیدیدند.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت، باید اراده و پشتکار داشته باشی، چرا که با چنین روحیهای، در هر زمانی فرصتهای بزرگی نصیبت میشود و امکانات زیادی در اختیارت قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اینکه شخصی با اراده و تلاش خود، به مقام والایی دست مییابد و در خانهاش آتش و شور و شعف میافروزد.
هوش مصنوعی: وقتی شاهی را دید که هزاران شکست و ضرر را تجربه کرده، فهمید که به همان اندازه، یا حتی بیشتر از آن، ثروتها و پادشاهیها در انتظار اوست.
هوش مصنوعی: این بیت معانی زیادی میتواند داشته باشد. اما به نظر میرسد که منظور شاعر عارف و سالک، همین معنی است که به آن اشاره شد؛ به همین دلیل به همین اختصار پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، کسانی را که به پیروی از راهنمایان و بیعت با کاملان پرداختهاند، موفق بگردان و راه رسیدن به کمالات صاحبان یقین را به آنان نشان بده، به حق پیامبر خاتم. ای بزرگترین مهربانها و ای رحمکنندهترین رحمکنندگان، و بر ما سلام و رحمت فراوان نازل کن!
هوش مصنوعی: به موجب قاعدهای که میگوید در هر چیزی، تمامی معانی نهفته است، این بیت قابلیت تفسیرهای زیادی دارد. اما به دلیل هدفی که عارف سالک ناظم دارد، به معنایی که بیان شد، نزدیکتر شد و به همین دلیل به این اختصار در بیان آن روی آورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.