تاجی ز خیال وصل تو در سرماست
پیراهن درد هجر تو در برماست
از لوح رخت حروف عالم خوانم
مرآت رخ توزان سبب دفتر ماست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
تاجی ز خیال وصل تو در سرماست
پیراهن درد هجر تو در برماست
از لوح رخت حروف عالم خوانم
مرآت رخ توزان سبب دفتر ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار درباره احساس عمیق عشق و دوری از معشوق است. شاعر اشاره به تاجی دارد که در خیال وصال عشق خود در سرش گذاشته و پیراهن درد جدایی او را بر تن دارد. او همچنین بیان میکند که از زیبایی معشوقش، تمام واژههای عالم را میخواند و چهره او به عنوان نشانهای برای نوشتن دفتر زندگیاش به شمار میآید.
هوش مصنوعی: در دل من، تصور وصال تو مانند تاجی جلوهگر است و در واقع، حس درد جدایی تو بر تن من مانند یک پیراهن سنگین و آزاردهنده است.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات میتوانم تمام اطلاعات و اسرار جهان را بخوانم، چرا که وجود تو منبع الهام و دلیل نگارش داستان زندگی ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم عاشق سینهٔ بلاپرورِ ماست
خون در دل آرزو ز چشم ِ تر ماست
هان غیر، اگر حریف مایی پیش آی
کهالماس به جای باده در ساغر ماست
ز آنجا که جمال حسن آن دلبر ماست
ما در خور او نه ایم و او در خور ماست
زانجا که جمال و حسن آن دلبر ماست
ما در خور او نهایم او در خور ماست
زآن جان و جهان تا هوس[ی] در سر ماست
این عقل عقیله از کجا درخور ماست
مادام که خاک در او افسر ماست
سلطان همه جهان گدای در ماست
او پاک شده است و خام ار در حرم است
در کیسه بدان رود که نقد درم است
قلاب نشاید که شود با او یار
از ضد بجهد یکی اگر محترم است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.