گنجور

 
اسیری لاهیجی

در حدی ث قدس حق فرموده است

سر پنهان را عیان بنموده است

گفت لو لم تذنبوا یعنی شما

گر نمی کردید این جرم و خطا

من شما را بر دمی سوی عدم

آفریدم خلق دیگر از کرم

تا که ایشان می بکردندی گناه

پس به استغفار گشتی عذر خواه

تا من ایشان را بیامرزیدمی

از رئوفی آ ن گنه بخشیدمی

تا که غفاری من ظاهر شدی

زان گناهان غافری پیدا بدی

کی شود ظاهر تجلی رحیم

گر گنه از ما نمی آمد مقیم

مقتضای اسم تواب و غفور

هست جرم از ما چه می افتی تو دور

آنچه می دانم نمی گویم تمام

زانکه می ترسم که لغزد پای عام

بحر عرفان گرچه می‌آید به جوش

حاکم شرعم همی گوید خموش

گر بگیرد قاهر است و منتقم

می کند از ما سرانجام مهم

ور همی بخشد رئوف است و رحیم

می شود پیدا تجلی کریم

گر به جنت می برد غفار دان

ور به دوزخ می برد قهار خوان

هست عاصی را به رحمت افتقار

م ج رمان را لازم آمد انکسار