گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عارف قزوینی

تو ای تاج، تاج سر خسروانی

شد از چشم مست تو بی پا جهانی

تو از حالت مستمندان چه پرسی؟

تو حال دل دردمندان چه دانی؟

خدا را نگاهی به ما کن

نگاهی برای خدا کن

به عارف خودی آشنا کن

دو صد درد من

از نگاهی دوا کن

حبیبم طبیبم عزیزم، تویی درمان دردم، ز کویت برنگردم

به هجرت در نبردم به قربان تو گردم

***

ز مژگان دو صد سینه آماج داری

دل سنگ در سینۀ عاج داری

سر فتنه و عزم تاراج داری

ندانم چه بر سر تو ای تاج داری

به کوی تو غوغای عام است

چه دانی که عارف کدام است؟

می ات در صراحی مدام است

نظر جز به روی تو بر من حرام است

تو شاهی

تو ماهی

الهی گواهی

تو یکتا در جهانی، تو چون روح و روانی

ز سر تا پا تو جانی، خدای عاشقانی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode